مگه‌ مهمانی‌آمدی! / قسمت سوم در میدان جنگ ، در لحظه هم ترس بود هم تقاضای شهادت *نویسنده: غلامعلی نسائی هم ترس بود هم تقاضای شهادت، در لحظه باید تصمیم ...

شبی که آمین بلند کار دست صاحبش داد! *نویسنده: غلامعلی نسائی مهرداد با زبان ساروی، گفت: تره یاد دَرهِ، رمضان پورهِ سرهِ، دَسه بالاوردی، گتی آمین، اِسا بَه فرماین، این ...

مگه مهمانی  آمدی!/ قسمت اول از دبستان رضا پهلوی گرگان تا فراز از پادگان گارد شاهنشاهی!  نویسنده: غلامعلی نسائی «مگه مهمانی آمدی! به قلم «غلامعلی نسائی» رزمنده و جانباز - ...

سوریه به روایت مدافع‌حرم/۶ یهود سم کُشنده است اما جوهره همه ادیان، «اخلاق الهی» است *نویسنده: غُلامعلی نِسائی علمای بنام و بزرگ حمص؛ «شیخ عباس، شیخ خدر»، آدم‌های مهم مثل ...

سوریه به روایت مدافع‌حرم سید مهدی موسوی روایتی از یاران امام حسین به یاران آخرالزمانی/ قسمت ۴ در خصوص مسیحی‌ها یک چیزهای خوانده بودم ولی از نزدیک ندیده بودم *نویسنده: ...

شهید آقا سید مجتبی علمدار؛ روضه حضرت زهرا روی قبرم بخوانید *نویسنده: غلامعلی نسائی آقارحیم یوسفی اهل گرگان، توی آن مجلس وقتی ضجه های آقا مجتبی را برای رفتن به ...

چشمانی بسته در مدار جاذبة خاک نویسنده: غلامعلی نسائی سرویس دفاع مقدس هوران: خط اول یک خاکریز بلند بود و پشت آن، بچه ها سنگرهای تک نفرة، حفره روباهی کنده ...

گالیله در اردوگاه اسرا حسن آیة شش از سورة حجرات را برای سرباز عراقی خواند و خیره شد توی چشم‌هایش. سرباز عراقی برآشفت، ولی چیزی نگفت. چهره درهم کشید، اخم ...

گنجشکی که نشانی 48 شهید را داد نویسنده: غلامعلی نسائی سرویس جهاد و شهادت هوران - شهید علیرضا خاکپور در دفترچه خاطراتش آورده است: منطقه‌ای چند بار بین ما و ...

پناهنده شدن شهردار در دیگ دوغ مقر حاجی جوشن و آشپزخانه لشکر تقی که سر ستون بود، بوی سوختن تن خاک، با تن داغ و سرخ خمپاره، مثل فلفل فرو ...