« بسم رب الشهداء »

دانش آموز شهيد سيد جميل فرخيان

او مي‌گفت هركز امام را تنها نگذاريد و از او اطاعت كنيد

پایگاه خبری هوران – خلاصه‌اي از زندگي‌نامه شهيد: بازگشود غنچه نونشكفته بوستان محمدي چشم خود را در سال ۱۳۴۷ درخانواده مذهبي كه با آمدنش شور و شعف را بهمراه آورد . شهيد عزيز ، اين سلاله رسول خدا مقطع ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت به پايان رسانيد .

او كه از شش سالگي وارد محيط علم و دانش شد از ده‌سالگي بود كه به امورات ديني خود اهميت خاصي مي‌داد و همچون جدش حامي دين بود .

ورود او به مقطع دبيرستان همزمان بود با شروع نهضت انقلاب اسلامي كه شهيد گرانقدر نيز همانند ديگر اقشار ستمديده به راهپيمايي مي‌رفت و در ديگر برنامه‌هاي انقلاب شركت مي‌نمود . تا اينكه بسيج تشكيل شد و او به عضويت اين نهاد مقدس درآمد كه بعد از گذراندن دوره‌هاي آموزش نظامي دوبار به مناطق جنگي اعزام گرديد و بار دوم بود كه با راهيان كربلاي ۳ در عمليات والفجر ۸ در آزادسازي شهر فاو عراق شركت نمود و در همين حمله بود كه دعوت حق را لبيك گفته و همچون نياكان خود خون پاك و مطهرش را در پاي درخت انقلاب افشاند تا اين درخت تنومند با خون سلاله نبي بارورتر و پايدارتر بماند . باشد كه همگي حامي اين خونهاي گرانقدر باشيم .

فرازي از وصيت‌نامه شهيد :
او مي‌گفت هركز امام را تنها نگذاريد و از او اطاعت كنيد . من براي نجات اسلام و انقلاب و ميهن به جبهه آمده‌ام و درهمين راه فدا شدم .

خاطره شهيد از زبان مادر بزرگوارش:
شهيد دوبار عازم گرديد و دفعه آخر از او خواهش كردم كه چون عمل جراحي پاي خواهرش نزديك است رفتن خود را به تعويق بياندازد . شب اعزام تا به صبح گريه كرد و از من خواست كه عمل پاي خواهرش را به عقب بياندازم و از من خواهش كرد كه با رفتن او موافقت كنم چون اظهار داشت در صورتيكه ممكلت اسلامي ما درخطر است نمي‌توان به امورات خانواده پرداخت .

نام و نام خانوادگي شهيد : سيد جميل فرخيان
نام پدر : سيدشمس
تاريخ تولد : ۲۰/۹/۱۳۴۷
محل تولد : گرگان
تاريخ شهادت : ۱۱/۲/۱۳۶۵
محل شهادت : مريوان
ارگان اعزام‌كننده : بسيج
مسئوليت در جبهه : بي‌سيم چي
سال تحصيلي : سوم تجربي

« ياد و خاطره‌اش گرامي باد و راهش پررهرو باد »