کد خبر:3816
پ
محرم-۵
معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/5

«عبدالرحمن بن عبد رب الانصاري الخزرجي» از شاگردی امیرالمؤمنین تا شهادت در رکاب سیدالشهداء علیهم‌السلام

معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/۵ «عبدالرحمن بن عبد رب الانصاري الخزرجي» از شاگردی امیرالمؤمنین تا شهادت در رکاب سیدالشهداء علیهم‌السلام/ عبدالرحمن از شاهدین «غدیرخم» پایگاه خبری هوران – عبدالرحمن از اصحاب و ياران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بود و نيز از آن حضرت روايت نقل كرده است. او از مخلصان […]

معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/۵

«عبدالرحمن بن عبد رب الانصاري الخزرجي» از شاگردی امیرالمؤمنین تا شهادت در رکاب سیدالشهداء علیهم‌السلام/ عبدالرحمن از شاهدین «غدیرخم»

پایگاه خبری هوران – عبدالرحمن از اصحاب و ياران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بود و نيز از آن حضرت روايت نقل كرده است. او از مخلصان و ياران امام اميرالمؤمنين عليه‌السلام بود. وقتي امام علي عليه‌السلام از صحابه پيامبر شاهد گرفت و فرمود: كساني كه از پيامبر اكرم روز عيد غدير درباره ولايت و خلافت شنيدند از جاي برخيزند و شهادت دهند. پس عده‌اي از جاي برخاستند كه عبارت بودند از ابوايوب انصاري...

گروه معارف هوران: رهبران بزرگ – در راه حق يا باطل – همواره ياراني داشته‌اند كه آنها را در تحقق بخشيدن به اهدافشان ياري مي‌كرده‌اند. اكنون سخن از ياران بزرگ مجاهدي است كه عقل بشري از درك مقامش عاجز است. او امام به حقي است كه همواره به سيره رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه‌السلام راه مي‌پيموده است. همان گونه كه شناخت رسول خدا صلي الله عليه و آله ميسر نيست، كمال حسين عليه‌السلام هم مانع درك واقعيت آن خليفة الله است. هر كس كه از انسانيت، مردانگي و غيرت ديني سخن مي‌گويد، اگر با تاريخ اسلام آشنا باشد، ناخودآگاه نام حسين عليه‌السلام به ذهن او پاي مي‌نهد.

هر يك از ياران امام در كربلا به گونه‌اي جلوه‌گر شدند تا آينه‌اي از يك يا چند ويژگي امام خود باشند. همان یارانی که وقتی بزرگ مرد تاريخ اسلام، حسين بن علي عليهم السلام، از همراهان خود بيعت برداشت و فرمود راه بر شما باز است، آن‌ها در پاسخ گفتند: «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين الآثرنا النهوظ معك علي الاقامة فيها؛ خدا را سپاس كه اين شرافت را به ما نصيب كرد كه در كنار شما به شهادت رسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در جاودان باشيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح مي‌دهيم» و البته امام عشاق نیز در تمجید از این سخن یاران باوفایش حجت را تمام کردند و فرمودند: من ياراني باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمي‌شناسم، و اهل بيتي نيكوكارتر و وابسته‌تر از اهل بيت خويش سراغ ندارم، پس خداوند همه شما را جزاي خير عطا كند».

سخن از عشق بازی یاران حضرت حسین بن علی علیهم السلام حتما در این مقال کوتاه نمی‌گنجد که فقط شمه‌ای کوچک از آن در شب عاشورای تاریخ‌ساز، گوهر پاک وجودی عشاق آن امام همام را طی سالیان متمادی صیقل داده و سبب پرورش روح‌های بلند گشته است.

گروه معارف هوران قصد دارد به عدد مشهور تعداد یاران حضرت امام حسین علیه السلام یعنی ۷۲، هر روز تا پایان محرم سال ۱۴۴۶ هـ.ق به معرفی یکی از یاران شیدای حسین علیه السلام بپردازد. ترتيب نام ياران امام در اين سلسله مطالب، بر مبناي زمان شهادت آنهاست که صد البته ما نمي‌توانيم سخن از ياران امام را بر مبناي مقام و مرتبه آنها، يا دوري و نزديكي معنوي آنها نسبت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام بيان كنيم. این سلسله مطالب برگرفته از کتاب گرانسنگ ياران شيداي حسين بن علي علیهما السلام اثر استاد گرانقدر اخلاق حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی است. استاد طبق آنچه که در مقدمه این کتاب آمده بحث از ياران امام را در سه بخش مورد توجه قرار داده‌است: ۱. سفيران امام (زمينه‌سازان قيام)؛ ۲. اصحاب و ياران امام در كربلا؛ ۳. ياري‌كنندگان امام پس از نهضت حسيني.

لازم به ذکر است با پایان یافتن قسمت چهارم این سلسله مطالب از این به بعد به معرفی اصحاب و یاران امام در کربلا پرداخته خواهد شد.

قسمت پنجم این سلسله مطالب که به جناب عبدالرحمن بن عبد رب الانصاري الخزرجي سلام الله علیه از یاران امام حسین علیه السلام در دشت کربلا اختصاص دارد را در ادامه از نظر می‌گذرانید. قبل از معرفی یاران امام حسین در کربلا مقدمه ای کوتاه از حالات و سخنان حضرت سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا و قبل از نبرد می‌آید.

اصحاب و ياران امام

امام حسين در روز عاشورا

اشاره

«ابن‌قولويه» رحمه الله و «مسعودي» گويند: چون صبح شد، امام حسين عليه‌السلام با ياران خود نماز صبح عاشورا را اقامه فرمود. پس از آن، از جاي برخاست و خطبه‌اي را با حمد و ثناي خداوند آغاز كرد و فرمود: «البته خداي تعالي امروز كشته شدن شما و مرا اجازه داده است، پس بر شما باد شكيبايي و مبارزه»(۱).

درسي كه مي‌توان گرفت: رهبر الهي، چون بيانگر حقيقت است، همان‌گونه كه از حسن و زيبايي راه خبر مي‌دهد، از سختي و مشكل راه نيز مي‌گويد تا پيروان او خود را براي برخوردي مناسب آماده سازند.

پيش از نبرد

اشاره

سپاه عمر بن سعد در اطراف خيمه‌گاه حسيني، رفت و آمد مي‌كرد. خندقي كه در اطراف خيمه‌ها كنده شده و در آن هيزم ريخته شده بود، به ناگاه شعله‌ور شد. شمر فرياد زد: «اي حسين، پيش از روز قيامت به آتش شتاب كرده‌اي؟» امام پرسيدند: «اين كيست؟ گويا شمر بن ذي الجوشن باشد». گفته شد، آري. پس امام فرمود: «يابن راعية المعزي! انت اولي بها مني صليا؛ اي پسر چوپان بزها! تو به رسيدن آتش سزاوارتري». در اين هنگام مسلم بن عوسجه رضي الله عنه تيري به كمان نهاد تا شمر را نشانه گيرد. امام او را از اين كار منع كرد و فرمود: «اكره ان ابداهم بقتال؛ دوست ندارم كه شروع كننده جنگ با آنها باشم».(۲)

امام عليه‌السلام پس از اين كه سپاه دشمن چون سيل سرازير شد، دستان مبارك خود را به آسمان بلند كرد و دعاي رسول الله صلي الله عليه و آله در جنگ بدر را خواند(۳). آن حضرت اسب خود را طلب فرمود تا كه در برابر جمع خطبه‌اي ايراد فرمايد. البته ما در آينده به تفصيل به بررسي سخنان امام عليه‌السلام خواهيم پرداخت.(۴) پس از امام «زهير بن قين»(۵)، «برير»(۶)، و بار ديگر خود امام عليه‌السلام با مردم سخن گفتند(۷) و هر كدام خطبه‌اي برخواندند. سرانجام حر از خواب غفلت بيدار شد و به جانب امام عليه‌السلام روي آورد و خود به نصيحت مردم همت گمارد.(۸) پس از اين بود كه حمله آغاز شد.

درسي كه مي‌توان گرفت: در هنگام منازعه با ديگران بهترين شيوه، سخن گفتن و اقامه برهان كردن است. در اسلام در اين زمينه آيات فراواني نازل شده كه از جمله آنهاست: «(ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة و جادلهم بالتي هي أحسن)(۹)؛ پيامبر، مردم را به وسيله حكمت، پند نيكو و بهترين شيوه جدال به سوي پروردگارت بخوان». البته خواهيم گفت كه گفتار محدود به زماني است كه آتش جنگ شعله نكشيده باشد.

آغاز نبرد

اشاره

عمر سعد تيري پرتاب كرد و گفت: «اشهدوا لي عند الامير، اني اول من رمي؛ نزد امير شهادت دهيد كه من نخستين كسي بودم كه تير پرتاب كرده‌ام». پس ديگران تيراندازي را شروع كردند(۱۰). پس از آن، از اصحاب امام حسين عليه‌السلام كسي نمانده بود كه مورد اصابت تير قرار نگرفته باشد.(۱۱) امام حسين عليه‌السلام به اصحاب و يارانشان فرمودند: «قوموا رحمكم الله الي الموت الذي لابد منه، فان هذه السهام رسل القوم اليكم؛ خداوند شما را رحمت كند، از جاي برخيزيد به سوي مرگي كه ناگزير از آن هستيم، چرا كه اين تيرها پيام‌آوران اين گروه به سوي شمايند». ياران امام همگي به دشمن حمله‌ور شدند.(۱۲) هنگامي كه گرد و غبار فرونشست، پنجاه نفر به فوز شهادت نائل آمدند.(۱۳) اين شهيدان عبارت بودند از:

عبدالرحمن بن عبد رب الانصاري الخزرجي

اشاره

عبدالرحمن از اصحاب و ياران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بود و نيز از آن حضرت روايت نقل كرده است. او از مخلصان و ياران امام اميرالمؤمنين عليه‌السلام بود. ابن‌عقده گويد: به ما حديث كرد محمد بن اسماعيل بن اسحاق راشدي، از محمد بن جعفر نميري، از حسن عبدي، از اصبغ بن نباتة كه گفت وقتي امام علي عليه‌السلام از صحابه پيامبر شاهد گرفت و فرمود: كساني كه از پيامبر اكرم روز عيد غدير درباره ولايت و خلافت شنيدند از جاي برخيزند و شهادت دهند. پس عده‌اي از جاي برخاستند كه عبارت بودند از ابوايوب انصاري، ابوعمرة ابن‌عمرو بن محصن، ابوزينب، سهل بن حنيف، خزيمة بن ثابت، عبدالله بن ثابت، حبشي بن جنادة السلولي، عبيد بن عاذب، لقمان بن عجلان انصاري، ثابت بن وديعة انصاري، ابوفضالة انصاري، و عبدالرحمن بن عبد رب انصاري. پس همگي گفتند: ما خود شهادت مي‌دهيم كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيده‌ايم كه فرمود: «الا ان الله عز و جل وليي و انا ولي المؤمنين، الا، فمن كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و احب من احبه، و ابغض من ابغضه، و اعن من اعانه(۱۴)؛ آگاه باشيد به درستي كه خداوند، ولي من است و من ولي مؤمنين هستم، آگاه باشيد پس كسي را كه من مولاي او هستم، علي مولاي اوست. پروردگارا، دوست بدار هر كه او را دوست دارد و دشمن بدار هر كه او را دشمني كند. و محبوب بدار، هر كه او را محبوب داشته، و مبغوض بدار هر كه او را مبغوض داشته است، و هر كه او را ياري كند تو ياريش كن».اين حديث شريف در اسد الغابة آمده كه گفته شده در جاهاي متعددي اينان از جاي برخاسته و به ولايت حضرت امير عليه‌السلام شهادت داده‌اند(۱۵). در كتاب حدائق آمده «كان علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام هو الذي علم عبدالرحمن هذا القرآن و رباه(۱۶). علي بن ابيطالب عليه‌السلام به عبدالرحمن اين قرآن را آموخته و او را تربيت كرده بودند». شيخ طوسي رحمه الله عنه او را از اصحاب امام حسين عليه‌السلام دانسته است(۱۷).

شهادت عبدالرحمن
عبدالرحمن همراه امام حسين عليه‌السلام از مكه به كربلا آمده بود و در حمله نخستين به فوز شهادت نائل آمد.(۱۸) «ابن‌شهر آشوب» گفته او در ميدان رزم جنگيده تا به شهادت رسيده است.(۱۹). رضوان خدا بر او باد.

ادامه دارد…
——————————————————
پی نوشت‌ها:
(۱) «ان الله تعالي اذن في قتلكم و قتلي في هذا اليوم، فعليكم بالصبر و القاتل». مقتل الحسين مقرم، ص ۲۷۵٫
(۲) مقتل الحسين مقرم ص ۲۷۷٫
(۳) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۷۷٫
(۴) براي اطلاع بيشتر از اين خطبه ر ك: مقتل الحسين مقرم، ص ۲۷۸-۲۸۱٫ خطبة الاولي.
(۵) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۳-۲۸۵؛ خطبه زهير را ذيل نام شريف او خواهيم آورد.
(۶) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۵-۲۸۶، خطبه برير را ذيل نام شريف او خواهيم آورد.
(۷) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۶-۲۸۹؛ ر ك: سخنان حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام.
(۸) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۱٫
(۹) نحل، آيه ۱۲۵٫
(۱۰) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۲٫
(۱۱) بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۲٫
(۱۲) اللهوف، ص ۴۴٫
(۱۳) بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۲٫
(۱۴) الغدير، ج ۲، ص ۴۹٫
(۱۵) اسداالغابة، ج ۳، ص ۶۰۵٫
(۱۶) الحذائق الورديه، ج ۱، ص ۲۱۱٫
(۱۷) رجال شيخ طوسي، ص ۷۶٫
(۱۸) ابصار العين، ص ۱۵۸، مقصد ۵٫
(۱۹) مناقب آل ابي‌طالب، ج ۴، ص ۱۱۳، ابن‌شهر آشوب ايشان را عبدالرحمن ارجني ناميده است.

منبع
انجمن نویسندگان استان گلستان هوران
پایگاه خبری هوران
دیدگاه کاربران 25 دیدگاه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید