معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/ ۳
«سليمان بن رزين» غلام و سفیر امام حسین علیهالسلام/ سلیمان سفیر امام به بصره
پایگاه خبری هوران – «منذر بن جارود» پنداشت كه اين نامه دسيسه عبيدالله بن زياد است. او كه پدر زن ابنزياد بود و دخترش «بحريه» را به عقد او در آورده بود نامه را گرفت و نامهرسان را دستگير كرد و هر دو را نزد عبيدالله بن زياد فرستاد. ابنزياد در بصره بود، فرداي آن روز قصد سفر به كوفه كرد. او چون نامه را خواند دستور داد كه سليمان را گردن زنند و پس از آن در همان صبحدمان بر فراز منبر رفت و مردم را ترسانيد؛
گروه معارف – هوران: رهبران بزرگ – در راه حق يا باطل – همواره ياراني داشتهاند كه آنها را در تحقق بخشيدن به اهدافشان ياري ميكردهاند. اكنون سخن از ياران بزرگ مجاهدي است كه عقل بشري از درك مقامش عاجز است. او امام به حقي است كه همواره به سيره رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليهالسلام راه ميپيموده است. همان گونه كه شناخت رسول خدا صلي الله عليه و آله ميسر نيست، كمال حسين عليهالسلام هم مانع درك واقعيت آن خليفة الله است. هر كس كه از انسانيت، مردانگي و غيرت ديني سخن ميگويد، اگر با تاريخ اسلام آشنا باشد، ناخودآگاه نام حسين عليهالسلام به ذهن او پاي مينهد.
هر يك از ياران امام در كربلا به گونهاي جلوهگر شدند تا آينهاي از يك يا چند ويژگي امام خود باشند. همان یارانی که وقتی بزرگ مرد تاريخ اسلام، حسين بن علي عليهم السلام، از همراهان خود بيعت برداشت و فرمود راه بر شما باز است، آنها در پاسخ گفتند: «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين الآثرنا النهوظ معك علي الاقامة فيها؛ خدا را سپاس كه اين شرافت را به ما نصيب كرد كه در كنار شما به شهادت رسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در جاودان باشيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح ميدهيم» و البته امام عشاق نیز در تمجید از این سخن یاران باوفایش حجت را تمام کردند و فرمودند: من ياراني باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نميشناسم، و اهل بيتي نيكوكارتر و وابستهتر از اهل بيت خويش سراغ ندارم، پس خداوند همه شما را جزاي خير عطا كند».
سخن از عشق بازی یاران حضرت حسین بن علی علیهم السلام حتما در این مقال کوتاه نمیگنجد که فقط شمهای کوچک از آن در شب عاشورای تاریخساز، گوهر پاک وجودی عشاق آن امام همام را طی سالیان متمادی صیقل داده و سبب پرورش روحهای بلند گشته است.
هوران به عدد مشهور تعداد یاران حضرت امام حسین علیه السلام یعنی ۷۲، هر روز تا پیان محرم سال ۱۴۴۴۶هـ.ق به معرفی یکی از یاران شیدای حسین علیه السلام بپردازد. ترتيب نام ياران امام در اين سلسله مطالب، بر مبناي زمان شهادت آنهاست که صد البته ما نميتوانيم سخن از ياران امام را بر مبناي مقام و مرتبه آنها، يا دوري و نزديكي معنوي آنها نسبت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام بيان كنيم. این سلسله مطالب برگرفته از کتاب گرانسنگ
ياران شيداي حسين بن علي علیهما السلام اثر استاد گرانقدر اخلاق حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی است. استاد طبق آنچه که در مقدمه این کتاب آمده بحث از ياران امام را در سه بخش مورد توجه قرار دادهاست: ۱. سفيران امام (زمينهسازان قيام)؛ ۲. اصحاب و ياران امام در كربلا؛ ۳. ياريكنندگان امام پس از نهضت حسيني.
قسمت سوم این سلسله مطالب که به جناب سلیمان بن رزین سلام الله علیه غلام و سفیر امام حسین علیه السلام اختصاص دارد را در ادامه از نظر میگذرانید:
سفيران امام، زمينهسازان قيام
سليمان بن رزين
«سليمان بن رزين» از غلامان حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام بوده است. ايشان نيز از سفيران امام عليهالسلام به سوي رؤساي پنجگانه بصره بوده است. امام هنگامي كه در مكه اقامت داشت، سليمان را به بصره فرستاد.(۱) اين نامه را امام به رؤساي پنجگانه و اشراف بصره نوشتند. آنها عبارت بودند از: «مالك بن مسمع بكري»، «احنف بن قيس تميمي»، «منذر بن جارود عبدي»، «مسعود بن عمرو ازدي»، «قيس بن هيثم» و «عمرو بن عبيدالله بن معمر» امام عليهالسلام براي همه آنها تنها به يك نسخه، نامه نوشتهاند كه متن آن چنين است:(۲) «اما بعد، پس البته خداوند محمد را بر خلقش برگزيد و او را به نبوت خويش مكرم داشت و براي رسالتش او را اختيار فرمود. سپس خداوند (روح مبارك) او را گرفت در حالي كه خيرخواه بندگانش بود؛ و آن چه به ايشان فرستاده شده بود تبليغ كرد (و به مردم رسانيد)؛ و ما اهل و اولاد و جانشينان او هستيم؛ و از همه مردم به مقام آن بزرگوار نسبت به مردم سزاوارتريم، پس قوم ما براي رسيدن به آن (حكومت) بر ما سبقت گرفتند. پس ما رضايت را دوست و از تفرقه نفرت نشان داديم؛ و بر ما سبقت گرفتند. پس ما رضايت را دوست و از تفرقه نفرت نشان داديم؛ و بر شما عافيت و سلامت را دوست داشتيم. ما خود را ميدانيم كه ما بر (حكومت) از كساني كه اين ولايت را در دست گرفتهاند، سزاوارتريم؛ و بنابراين، من فرستاده خود را با اين نامه به سوي شما فرستادهام. من به كتاب خدا و سنت پيامبر شما را دعوت ميكنم، چرا كه به درستي سنت مرده و بدعت زنده شده است. پس اگر گفتارم را بشنويد امرم را اطاعت كنيد شما را به راه رشد هدايت ميكنم.»(۳)
در پاسخ نامه امام عليهالسلام مردم به چندگونه برخورد كردند: ۱٫ گروهي نامه را از ديگران پنهان داشتند؛ ۲٫ برخي در پاسخ عذرخواهي كردند؛ ۳٫ عدهاي قول به اطاعت و پيروي دادند و به وعده، كار را پايان بخشيدند. اما «منذر بن جارود» پنداشت كه اين نامه دسيسه عبيدالله بن زياد است. او كه پدر زن ابنزياد بود و دخترش «بحريه» را به عقد او در آورده بود نامه را گرفت و نامهرسان را دستگير كرد و هر دو را نزد عبيدالله بن زياد فرستاد. ابنزياد در بصره بود، فرداي آن روز قصد سفر به كوفه كرد. او چون نامه را خواند دستور داد كه سليمان را گردن زنند و پس از آن در همان صبحدمان بر فراز منبر رفت و مردم را ترسانيد؛ سپس به سمت كوفه رهسپار شد تا قبل از حسين عليهالسلام خود را به كوفه برساند.(۴)
ادامه دارد…
——————————————————
پی نوشتها:
(۱) ابصار العين، ص ۹۴٫
(۲) «اما بعد فان الله اصطفي محمدا علي خلقه و اكرمه بنبوته، و اختاره لرسالته، ثم قبضه الله اليه و قد نصح لعباده، و بلغ ما ارسل فيه، و كنا اهله و اوليائه و اوصيائه و ورثته و احق الناس بمقامه في الناس، فاستأثر علينا قومنا بذلك، فرضينا و كرهنا الفرقة، و نحن نعلم انا احق بذلك الحق المستحق علينا ممن تولاه، و قد بعثت اليكم رسولي بهذا الكتاب، و انا ادعوكم الي كتاب الله و سنة نبيه، فان السنة قد ميتت و ان البدعة قد احييت. فان تسمعوا قولي و تطيعوا امري اهدكم سبيل الرشاد». ابصار العين، ص ۹۵٫
(۳) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۵۷٫
(۴) ابصار العين، ص ۹۵٫
[…] معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/ ۳ […]
[…] معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/ ۳ […]
[…] معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/ ۳ […]
[…] معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/ ۳ […]
[…] معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/ ۳ […]