کد خبر:20507
پ
شاهزادگان بهشت​​| آخرین آرزوی شهید
شاهزادگان بهشت| شهید سامر محمد نجم

شاهزادگان بهشت​​| آخرین آرزوی شهید «ساجد» دریافت تمجید عالی الهی «شهادت» بود

شاهزادگان بهشت​​| آخرین آرزوی شهید «ساجد» دریافت تمجید عالی الهی «شهادت» بود نویسنده: غلامعلی نسائی از آن نبرد، ساجد و جواد محمد دمشق به هم نزدیک بودند و در آن روز طولانی رویارویی با نیروهای اسرائیلی که در حال پیشروی بودند، از ورودی غربی شهر، تا آسایشگاه بیت المقدس تا مرکز شهر، جنگیدند، شهر، به […]

شاهزادگان بهشت​​| آخرین آرزوی شهید «ساجد» دریافت تمجید عالی الهی «شهادت» بود

نویسنده: غلامعلی نسائی

از آن نبرد، ساجد و جواد محمد دمشق به هم نزدیک بودند و در آن روز طولانی رویارویی با نیروهای اسرائیلی که در حال پیشروی بودند، از ورودی غربی شهر، تا آسایشگاه بیت المقدس تا مرکز شهر، جنگیدند، شهر، به خانه ای که جواد به آن حمله کرد و ساجد پوشش داد. سربازان اسرائیلی‌ نتوانستند او را شکست دهند.

محور مقاومت هوران – نبرد مارون الراس روزی که مردان خدا سربازان تیپ «ماژلان» را در سرداب‌ها و گودال‎‌ها زندانی کردند.، شهرک مارون الرأس از شهرستان بنت جبیل در سال ۲۰۰۶ ارتش رژیم صهیونیست زمینگیر و با شکستی سنگینی روبرو شدند، اما گمان می‌کردند با شهادت برخی از فرماندهان حزب‌الله توان مقابله را ندارند، آن لحظه که آن‌ها با خودخواهی و غرور پیروزی به سمت مرگ روانه شدند، نمی‌دانستند که موشک‌های ضد زره سامر محمد نجم در انتظارشان لحظه می‌شمارند.

ستون اول تانک‌های اسرائیلی که به سمت مارون الرأس پیشروی کردند موشک‌های ضد زره‌ی سامر محمد نجم به سمت آن‌ شلیک شد و زمینگیر شدند، لحظه فرورختن غرور ارتش نازی صهیونیست و شکسته شدن استخوان‌های آهنین، پیامی از سوی او بود؛ سامر محمد نجم «ساجد» وارد نبرد شده است و پس از آن روزهای آینده اسرائیل اشغالگر مانند روزهای آینده که انتظار داشتند نخواهد بود، آن‌ها فرو ریخته بودند.

فرماندهان تیپ «ماژلان» فکر می‌کردند، ورود به مارون الرأس یک راهپیمایی است و به آسانی به فتح بزرگی دست پیدا می‌کنند، تانک‌ها در حال پیشروی و افسران و سربازان در خیال و سرخوشی در مارون الرأس، دستان ساجد، جواد و دیگر رزمندگان «مارون الرأس» خیال‌شان را برید و سرخوشی‌شان را خونبار کرد، تانک‌ها زمین‌گیر و نفرات نفله‌های در حال عقب‌نشینی، در سرداب و گورستان زندانی و  مسخ شدند، شکست بزرگی دشمن را مجبور به تغییر بسیاری از نقشه‌های خود برای اشغال این شهر کوچک کرد.

شاهزادگان بهشت​​| آخرین آرزوی شهید «ساجد» دریافت تمجید عالی الهی «شهادت» بود

یکی از فرماندهان مقاومت اسلامی «حزب‌الله» در باره این نبرد روایت می‌کند : «وقتی سامر محمد نجم «ساجد» از پیشروی تانک‌های ارتش اسرائیل «اشغالگر» به سمت مارون الرأس مطلع شد، طاقت انتظار در «بنت جبیل» را نداشت، تجهیزات جنگی خود را در روز هفتم نبرد حمل کرد و از آن تپه بلندی که بعداً خاکستری شد، بالا رفت، خیلی طول نکشید که نفس تانک‌ها و نفربرها و نفرات دشمن را برید و آن‌ها به کما رفتند، غرورشان را لگد زد و با شکست سنگینی روبرو شدند،ذ و ما پس از آن سرمان را بالا گرفتیم.»

از آن نبرد، ساجد و جواد محمد دمشق به هم نزدیک بودند و در آن روز طولانی رویارویی با نیروهای اسرائیلی که در حال پیشروی بودند، از ورودی غربی شهر، تا آسایشگاه بیت المقدس تا مرکز شهر، جنگیدند، شهر، به خانه ای که جواد به آن حمله کرد و ساجد پوشش داد. سربازان اسرائیلی‌ نتوانستند او را شکست دهند.

اما تک تیرانداز ارتش نازی صهیونیستی از راه دور به «سامر و بعد به جواد» شلیک کرد، سامر در کنار بهترین رفیق مبارزش «جواد» در راه بیت‌المقدس بشهادت رسیدند.

شاهزادگان بهشت​​| آخرین آرزوی شهید «ساجد» دریافت تمجید عالی الهی «شهادت» بود

آن‌ها با هم، «ساجد و جواد» هم عهد شده بودند،

وَ يَسْتَبْشِرُون‌َ بِالَّذِين‌َ لَم‌ْ يَلْحَقُوا…. در حالى، كه [آنان] به آنچه خدا از فضل خود به آنها داده است، شادمانند وبه [حال] كسانى كه از پى آنان به آنها نپيوسته اند، شادى مى‌كنند كه نه ترسى بر آنهاست و نه ايشان اندوهگين خواهند شد. این راه عزت و پیروزی است که جر با فداکاری و جهاد میسر نمی‌‎‌شود.

حکایت شهادت همچنان جاریست..

پایگاه خبری هوران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید