کد خبر:8316
پ
۱۴۰۱-۲۳۶۰
عاشقی که زیبا شهید شد

نقشی بر عاشقی که زیبا شهید شد

نقشی بر عاشقی که زیبا شهید شد شاید اشتباه کنم! اما به نظرم اواسط دهه ۷۰ بود که تصویر یک شهید (با امکانات آن زمان) به شکل گسترده‌ای منتشر و از سوی مردم دست به دست شد. به تازگی پوستر‌هایی توسط مجموعه‌های فرهنگی انتشار یافتند که واقعیات بیشتری از جنگ را در اختیار مردم قرار […]

نقشی بر عاشقی که زیبا شهید شد

شاید اشتباه کنم! اما به نظرم اواسط دهه ۷۰ بود که تصویر یک شهید (با امکانات آن زمان) به شکل گسترده‌ای منتشر و از سوی مردم دست به دست شد. به تازگی پوستر‌هایی توسط مجموعه‌های فرهنگی انتشار یافتند که واقعیات بیشتری از جنگ را در اختیار مردم قرار می‌دهند.

به گزارش هوران – تصویر پیکر شهید امیر حاج امینی هم در چنین شرایطی انتشار یافت. یادم است برخی می‌گفتند این عکس، پوستری از یک فیلم است. وگرنه امکان ندارد یک نفر این قدر زیبا به شهادت رسیده باشد!

تا مدت‌ها کسی خبر نداشت نام شهید داخل عکس چیست. فقط از دیدنش حظ می‌بردیم و از آرامشی که در چهره شهید موج می‌زد، آرامش می‌گرفتیم. بعد‌ها مشخص شد نام شهید، امیر حاج امینی است. متولد ۱۳۴۰ در ساوه که در قالب لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) به جبهه می‌رود و به عنوان بیسیم‌چی گردان نصر به شهادت می‌رسد.

قطعاً شهید حاج امینی مثل بسیاری از مردم و خصوصاً رزمنده‌ها، زندگی پرفراز و نشیبی داشت و نکاتی در زندگی جهادی او وجود داشت که می‌توانست چراغ راه جوانان نسل‌های دیگر شود، اما همین یک تصویر از پیکر او کافی بود تا خیلی‌ها را تکان و حتی مسیر زندگی‌شان را تغییر دهد.
برادر شهید گفته بود: «یک روز سر مزار امیر بودم که جوانی نزد من آمد که ظاهری حزب‌اللهی داشت. از من پرسید شما نسبتی با این شهید دارید؟ گفتم من برادرش هستم. جوان گفت حقیقتش من ابتدا شیعه نبودم، اما بنا بر دلایلی مجبور شدم در ظاهر به اسلام ایمان بیاورم، ولی قلباً مسلمان نشده بودم تا اینکه عکس برادر شما را برحسب اتفاق دیدم. پس از دیدن عکسش متحول شدم. گویی این عکس در حال صحبت کردن با من بود. بعد از آن به اسلام، قلباً روی آوردم و اکنون، هر پنج‌شنبه این‌جا می‌آیم.»

آرامش چهره حاج امینی خیلی‌ها را جذب خود کرده بود. بعد‌ها که مصاحبه‌هایی با خانواده و همرزمان شهید منتشر شد، آدم را کنجکاو می‌کرد تا بداند او چه روحیاتی داشت و چطور آدمی بود که چنین شهادتی نصیبش شد. یکی از دوستانش حرف جالبی در خصوص امیر زده بود. گویا شهیدی که سال‌ها پس از شهادت و آن هم از روی تصویر پیکرش معروف شد، در زمان حیات اصلاً دنبال شهرت نبود.

دوست شهید می‌گفت: «تمایلی به شهرت و معروف شدن نداشت. در واقع باورش به چنین اصلی این بود که اگر کاری را با خلوص نیت برای خدا انجام دهی، او تو را عزیز می‌کند.» شاید همین کار خالص برای خدا بود که باعث شد او سال‌ها پس از شهادت این طور محبوب قلب‌ها شود. حاج امینی دهم اسفند ۱۳۶۵ در سن ۲۵ سالگی و در شلمچه آسمانی شده بود. همان جایی که قطعه‌ای از بهشت است و بهشتیان را در خود جای داده است.
اینچنین شهیدی با آن خصائل اخلاقی که مثل تصویرش آدم را جذب می‌کند، در بخشی از وصیتنامه‌اش نوشته است: «بعد از مدت‌ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می‌دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده‌ام و آن در این جمله خلاصه می‌شود: خدایا! عاشقم کن.

از اینکه بنده بد و گنهکار خدایم، سخت شرمنده‌ام و وقتی یاد گناهانم می‌افتم، آرزوی مرگ می‌کنم، ولی باز چاره‌ام نمی‌شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ برگ برنده‌ای ندارم که رو کنم جز اینکه دلم را به دو چیز خوش کرده‌ام؛ یکی اینکه با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می‌گذارد؛ هر چند چشم و دلم کور است و نمی‌بینم و احساسش نمی‌کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این‌جا آورد؟»

پایگاه خبری هوران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید