اسلحه برای شهید بروجردی راهکار آخر بود/ شرایط امروز کردستان و مأموریت خاص فیلم «غریب»
شهید برای تهدید و جنگ به جایی وارد نمیشد. با وجود آنکه ممکن بود در برخی موارد برخوردهای بدی هم با او بشود اما برخورد بدی از او سر نمیزد. در درونش هم هیچ کینه توزی، کدورت، حسد و فضائل منفی وجود نداشت و هر چه بود؛ صداقت بود.
به گزارش گروه فرهنگ و ادب هوران – بیش از ۲۰ سال میشود که سیدمهدی حسینی در حال گردآوری آثاری از شهید محمد بروجردی است برای آنکه بتواند کتابی در زمینه سیره اخلاقی او به نگارش درآورد. او همچنان تلاش میکند تا اطلاعات بیشتری از شهید بروجردی به دست آورد تا آنچه به چاپ میرسد بهترین نتیجه و دستاورد را به همراه داشته باشد. او که در حال حاضر در بخش حفظ آثار سپاه تهران مشغول به فعالیت است با شهید محمد بروجردی در سال ۱۳۵۸ و در پادگان ولیعصر(عج) آشنا میشود.
ایسنا به مناسبت ساخت فیلم سینمایی «غریب» که روایتی از منش و شیوه فرماندهی شهید محمد بروجردی است، با سیدمهدی حسینی گفتوگو کرده است.
چهرهای متفاوت نسبت به دیگران داشت
سیدمحمدحسینی درباره نخستین دیدار خود با شهید بروجردی میگوید: «زمانی که ما وارد پادگان ولیعصر شدیم نام آن عشرتآباد بود. در این پادگان نخستین یگان رزمی سپاه شکل گرفت. زمانی که اساسنامه سپاه نوشته شد ۷ واحد داشت که یک واحد آن عملیات بود. این واحد در پادگان عشرتآباد در سال ۱۳۵۸ شروع به کار کرد و نام آن نیز به پادگان ولیعصر (عج) تغییر یافت.»
او ادامه می دهد: «اتاقی که شهید بروجردی در پادگان ولیعصر(عج) داشت و در آن مستقر بود یک پنجره داشت. من آن زمان چهرهاش را از داخل این پنجره میدیدم. چهرهای متفاوت نسبت به دیگران داشت و بسیار دوستداشتنی بود. من بعضی مواقع در مقابل همان در، نگهبانی میدادم. یک روز که به عنوان نگهبان در آنجا ایستاده بودم دیدم آقایی به نام «سرشار» که مسئول اعزام نیروی پادگان بود از آنجا عبور کرد. بعد از مدتی که گذشت شهید بروجردی به من گفت سرشار را ندیدی؟ گفتم از آن طرف رفت. حدود ۱۰ دقیقه بعد دیدم دستهای سرشار را از پشت بسته و دارد با خودش میبرد. زمانی که برگشت دیدم سرشار با او نیست. به ایشان گفتم آقای سرشار چه شد؟ گفت ساواکی بود. این نخستین برخوردهای کلامی بود که من در آن زمان با شهید بروجردی داشتم» پایه گذار اصلی یگان رزمی سپاه بود.
حسینی با بیان اینکه سپاه در ابتدای تأسیس دو دیدگاه عملیاتی داشت، بیان میکند: «سپاه در زمان پیدایش دو دیدگاه عملیاتی داشت. یک دیدگاه چریکی، رزمی عملیاتی و ضربتی بود. دیدگاه دیگر هم سازمان ساختاری بود به طوری که فعالیت هر بخش باید تعریفی داشته باشد. دیدگاه شهید محمد بروجردی از جنس دیدگاه دوم بود. در آن زمان تمامیت ارضی کشور و امنیت آن در خطر بود و چون خواسته امام (ره) در آن زمان تأمین امنیت بود شهید محمد بروجردی نیز بر اساس دیدگاه و خواسته امام (ره) برنامهریزی مدیریت شدهای انجام داد. او فرمی تهیه کرد تا افراد آنها را پر کنند. این کار را انجام داد تا براساس اطلاعات فرم بتواند سازماندهی درستی انجام دهد و اینطور شد که نخستین گردان به نام گردان یکم در سپاه شکل گرفت.»
این پژوهشگر در زمینه سازماندهی تشکیلات سپاه که توسط شهید بروجردی صورت گرفت میگوید: «زمانی که گردان یکم را راهاندازی کرد آن را به سه گروهان تقسیم کرد و برای هر گروهان نیز یک فرمانده مشخص کرد. بعد از آن هر گروهان را نیز به سه دسته تقسیم کرد و برای هر دسته نیز فرمانده تعیین کرد. سپس اطلاعات شهرستانها را نیز جمعآوری کرد و با توجه به آن اطلاعات دو گردان دیگر سازماندهی کرد تا گردانها به سه گردان افزایش پیدا کند. آنوقت بود که سه گردان را در یک ستاد قرار داد و به این صورت یک هنگ تشکیل داد. این تشکیلات را برای انجام مأموریتها، بسیار دقیق سامان داد و به مرور، این سادماندهی گردانها به جایی رسید که به ۹ گردان رسیدند و این ۹ گردان یگان رزمی سپاه را تشکیل دادند. از این رو میتوان گفت شهید محمد بروجردی پایه گذار اصلی یگان رزمی سپاه بود.»
مردی با سلامت نفس بالا و موسسی توانا
حسینی از دو ویژگی مهم شهید بروجردی یاد میکند که باعث موفقیتهای او میشد. یک ویژگی سلامت نفس او و ویژگی دیگر موسس بودن او بود: «بزرگترین و اصلیترین خصوصیت شهید محمد بروجردی، سلامت نفس او بود. این سلامت نفس در او از همان زمانی شکل گرفت که در لحافدوزی کار میکرد. به مرور آن را تقویت کرد تا اینکه توانست «گروه توحیدی صف» را شکل دهد. او قبل از انقلاب بارها و بارها کتاب جهاد اکبر حضرت امام (ره) را مطالعه کرده بود و برای همین روی شخصیتاش بسیار اثر گذاشته بود. دومین ویژگی درونی او موسس بودن و پایهگذار بودن او بود. پایهگذاریهایی که ماندگار شدند. گروه توحیدی صف، گروه حفاظت از امام (ره)، یگان رزمی سپاه، گروه پیشمرگان کرد مسلمان و… همه و همه جزو پایهگذاریهای موثری هستند که تمامی آنها توسط شهید محمد بروجردی صورت گرفت.»
به باور حسینی، تدبیری که شهید بروجردی در کردستان داشت بسیار درست و به خوبی برنامهریزی شده بود. او میگوید: «شهید بروجردی با صبر و حوصله، دستاوردهایی را به ارمغان آورد که در آن دوران بحرانی کردستان بسیار بعید به نظر میرسید. آن دوران، دورانی بود که سپاه حق حضور در شهرهای کردستان را نداشت. با این وجود شهید بروجردی کار خودش را میکرد. او با برنامهریزیهای درستی که انجام داد توانست در گام نخست کامیاران را آزاد کند. آن زمان هیچ کس فکرش را نمیکرد بتوان چنین دستاورد مهمی را در کردستان به دست آورد. اما شهید بروجردی با دقت توانست طرح خود را عملیاتی کند و با نیروهای پادگان ولیعصر (عج) این موفقیت را رقم زد. بعد از آن بود که گروه «پیشمرگان کَُرد مسلمان» را تأسیس کرد تا بتواند سنندج را با کمک نیروهای بومی آزاد کند و در ادامه به آزادسازی بانه، سقز و مریوان و… برسد. برنامههای او آنقدر به خوبی پیش میرفت که در همان نیمه نخست سال ۱۳۵۹ توانست کردستان را از اشغال درآورد و گروهکها و حزبها را از شهر بیرون کند.»
سیره اخلاقی شهید بروجردی به نسل آینده منتقل شود
به گفته حسینی، هدف اصلی شهید محمد بروجردی ایجاد امنیت بود و تلاش میکرد تا این موضوع را به گوش مردم برساند: «شهید بروجردی هر جا وارد میشد به دنبال تهدید و جنگ نبود. با وجود آنکه ممکن بود در برخی موارد برخوردهای بدی هم با او بشود؛ اما برخورد بدی از او سر نمیزد. البته با کفار جدی برخورد میکرد و رأفت و مهربانیاش با مردم بود. شهید بروجردی توانسته بود این فکر را در کردستان ترویج دهد. هر جا وارد میشد ابتدا هدفاش را میگفت. راه و ابزار رسیدن به هدف را هم میگفت. نتیجهای که میخواست ایجاد کند امنیت بود. برای همین تأثیرگذار بود. در درونش هیچ کینه توزی، کدورت، حسد و فضائل منفی نبود. در وجودش هرچه بود؛ صداقت بود. برای همین توانست نام و رسمی برای خود به دست آورد.»
او درباره لحظه شهادت محمد بروجردی هم میگوید: «زمان شهادت ایشان من تهران بودم و در حال راه اندازی پایگاه ابوذر بودیم. عصر بود، محسن دهقان آن زمان فرمانده بود و دیدم دارد روزنامه میخواند. در آن نوشته بود محمد بروجردی شهید شده است. با خواندن خبر دنیا دور سرم چرخید و از این که چنین بزرگمردی را از دست دادیم، متأثر شدم.»
او ادامه می دهد:« با این وجود آنقدر دوستاش دارم که نزدیک ۲۰ سال میشود درباره ایشان تحقیق میکنم. نگاهم این است سیره این فرد نظامی و عالی رتبه را بنویسم. میخواهم نشان بدهم میشود با چنین سیرهای هم فعالیتهای نظامی درستی انجام داد و دستاوردهای خوبی به دست آورد. در هر صورت قهرمان آن کسی است که به نفس خودش غلبه کند. شهید محمد بروجردی، قهرمان ساختن خودش بود. من کسی را ندیدم تا این حد خودش را ساخته باشد و خودسازی کرده باشد. برای همین هم باید سیره این بزرگمرد نوشته شود و برای آیندگان باقی بماند.»
«غریب» نگاه صلحطلبانه بروجردی را نشان دهد
حسینی با بیان این که شهید بروجردی در بحرانیترین زمان ممکن به داد کردستان رسید و اجازه نداد دشمنان این شهر را از کشور جدا کنند، میگوید:« او با تدابیرش توانست کردستان و مردمانش را حفظ کند و خبری از زور و اجبار نبود. در فیلم «غریب» با توجه به شرایط امروز جامعه و کشور باید نشان داد که چطور برای حفظ این نقطه کشور تلاش شده است. باید واقعیتها به خوبی به نمایش گذاشته شود. قدرت تدبیر و رفتار درست شهید بروجردی اگر در فیلم به خوبی به نمایش گذاشته شود، آن وقت است که میتوان امیدوار بود مردم و تماشاگران، آن را خواهند پذیرفت. این فیلم هر چقدر از شعار فاصله بگیرد و واقعیت را همانطور که هست نشان دهد، مردم باور میکنند و فکر نمیکنند آنچه روی پرده میبینند در واقعیت نبوده است. محمد بروجردی کم کسی نبود و در عین حال هیچ وقت از زور و قدرت اسلحه برای نجات کردستان استفاده نکرد. اسلحه برای او راهکار آخر بود.»
او در پایان تأکید میکند:«نگاه شهید بروجردی صلحطلبانه بود و باید در فیلم سینمایی «غریب» این نگاه و بینش به بهترین شکل به نمایش درآید؛ در غیر این صورت هیچ ارزش تأثیرگذاری برای نسل امروز نخواهد داشت و تنها یک اثر سینمایی است که به نام این شهید و نه منش و رفتار او ساخته شده است.»
پایگاه خبری هورانجشنواره فجرشهید بروجردیشهید بروجردی ، مأموریت خاص ، فیلم غریب ، اسلحه شهید بروجردی ، راهکار ، مأموریت ، فیلم سینمائی غریب ، هوران ، شهید محمد بروجردیشهید بروجردی ، هوران ، کافه خاطره ، خاطره بازی با سینما ، جشنواره فجر1401 ، جشنواره فیلم فجر 1401 ، هوران ، بابک حمیدیان ، نقش شهید بروجردی ، کردستانشهید محمد بروجردیهوران