روایتی از زندگی جهادی شهید مهدی عین الهی
پیک گردان حضرت علی اکبر به سیدالشهدا رسید
مهدی مدتهای مدید در مسئولیتهای مختلف مانند مسئول مخابرات گردان، پیک گردان حضرت علی اکبر(ع) و پیک تیپ ۱۰ سیدالشهدا(ع) انجام وظیفه کرده بود و در این راه، بارها شدیدا مجروح شدن، آن کمالی نبود که مهدی به دنبال آن بود. اکثر اوقات چند روز بعد از جراحت میشد او را دید که با بدن باندپیچی شده در خطوط مقدم حضور یافته.
گروه جهاد و شهادت هوران – شهید مهدی عین الهی در سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان در مشاغل مختلف از جمله کارخانه کاشی ایرانا به کارگیری و مادر بزرگوار ایشان نیز به خانه داری و تربیت فرزندان صالح پرداختهاند.
پس از پایان دوره تحصیلات ابتدائی خانواده ایشان به کرج مهاجرت کردند و ابتدا در محله شکرآباد (قلمستان) ساکن و سپس به منطقه چهارصددستگاه نقل مکان نمودند.

شهید مهدی عین الهی پس از انتقال به کرج دوره راهنمائی را در مدرسه شهید محمد منتظری و دوره ناتمام دبیرستان را در رشته تجربی دبیرستان شهید رجائی گذراندند.
وی با شروع جنگ تحمیلی و پس از طی دوره آموزشی در پادگان شهید باهنر کرج تحصیل در دوره دبیرستان را نیمه کاره رها و جهت یاری رساندن به دیگر رزمندگان و همچنین لبیک گوئی به فرمان پیر و مراد بسیجیان حضرت امام خمینی (ره)، مشتاقانه رهسپار جبهههای نبرد حق بر علیه باطل شدند.

در میان فرزندان ذکور خانواده شهید عین اللهی، شهید مهدی دومین فرزند ذکور خانواده بود و برادر بزرگتر و ارشد خانواده، پاسدار دلاور و رشدی اسلام شهید محمد علی عین الهی بود که این شهید دلاور نیز از سوی سپاه ناحیه کرج به جبهههای نبرد اعزام و در جبهه جنوب و در منطقه پل طلائیه مشتاقانه جام شیرین شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست.
ورود برادران شهید عین الهی و سکونت آنان در منطقه چهارصد دستگاه (خیابان قائم)، مصادف گردید با صدور دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین برادران شهید عین الهی از جمله افراد فعال و سخت کوشی بودند که از بدو امر در راه اندازی و فعالیت بسیج محل ابتدا در مسجد حضرت موسی بن جعفر (ع) و سپس در پایگاه حضرت قائم (عج) نقش بسزا و ارزندهای داشتند که پس از راهاندازی و شروع به کار نیز در ردهها و مسئولیتهای مختلف آن حضور فعال و موثر داشتند.
شرکت در مانورها، دورههای آموزشی راهپیماییها و مراسمات رژه و دیگر مراسمات و فعالیتهای مربوط بسیج از جمله اشتغالات دوره حضور این شهید در پشت جبهه بود.

شهید مهدی عین الهی همانند برادر شهید خود هنگامی که در پشت جبهه حضور داشتند همواره در فکر و تلاش جهت کمک به خانوادههای نیازمند بویژه خانوادههای رزمندگان اسلام بودند و از هیچ کمکی به آنان دریغ نمینمودند.
پس از ورود شهید مهدی به جبهه ایشان در یگانهای مختلفی از لشگرهای ۲۷ محمد رسول الله (ص) و نیز ۱۰ سید الشهداء خدمت نمودند ولیکن بیشترین دوره فعالیت و حضور این شهید والا مقام مربوط به لشکر پیروزمند ۱۰ سیدالشهداء از سال ۱۳۶۴ تا زمان شهادت میگردد.
مهمترین سمت این شهید عزیز در دوران جبهه فرماندهی واحد مخابرات گردان سرافراز حضرت علی اکبر (ع)تحت فرماندهی سردار حاج حمید تقیزاده بوده است.
شهید مهدی عین الهی در عملیاتهای گوناگون از سال ۶۴ و در سختترین شرایط آب و هوائی جبههها از گرمترین نقاط تا سردترین نقطه آن (که سرانجام در آنجا نیز به شهادت نائل آمد یعنی منطقه ماووت) پا به پا و دوشادوش دیگر رزمندگان رشید اسلام در خدمت این گردان به خدمت صادقانه به بسیجیان این امیدان امت و امام (ره) پرداخت.
یکی از خصلتهای بارز و زبانزد شهید مهدی عین الهی بی اعتنائی به زخارف دنیا و تجملات آن چه در جبهه و چه در پشت جبهه بود. مراتب ایثار و زهد و بخشندگی ایشان در دوران حضور در جبهه زبانزد دوستان و همرزمان آن شهید عزیز بوده و مصادیق بسیاری به خاطر دارند.
شهید مهدی عین الهی و برادر شهید گرامیش همچون خیل بسیار دیگری از شهدای نظام خونبار اسلامیمان به حضرت علی اکبر اقتداء نموده و مجرد به استقبال عروس شهادت رفتند.
شهید مهدی عین الهی در وصیتنامهای که از خود به یادگار گذاشته است بر تفکر و مطالعه بعنوان عناصر مهم دریافت شناخت از عالم هستی و همچنین پیروی از ولایت فقیه بعنوان جانشین امام معصوم (عج) تأکید نموده است. ایشان همچنین زنان جامعه را به پیروی از احکام نورانی اسلام بویژه حجاب برتر و تربیت فرزندان سالم و صالح در خدمت نظام اسلامی توصیه نموده است.
سرانجام در تاریخ ۲۶/۱۰/۱۳۶۶ روح بزرگ یکی دیگر از یاران و فدائیان صدیق خمینی عزیز (ره) یعنی شهید مهدی عین الهی در منطقه عمومی ماووت و در جریان عملیات بیت المقدس ۲ بر اثر انفجار گلوله خمپاره خصم دون در نزدیکی جسم پاکش به ملکوت اعلاء پیوست و در جوار آرام دلها به آرامش و سعادت ابدی دست یافت.

شهید مهدی عین اللهی به روایتِ برادر محمود توکلی
با اینکه چند سالی بود میشناختمش، اما جرات نمیکردم با او قاطی شوم، نمیدانم برای چه آمده بود گروهان ما. اولش فکر کردم آمده به ما سر بزند، بعد از چند روز به خودم گفتم شاید موقتا اینجا مانده تا وضعیت گردان یک مقدار مرتب شود، اما وقتی ماندنش زیاد طول کشید، فهمیدم که انتقالی گرفته است.
نگاهش خیلی خسته بود، مثل این بود که سالها بار مسئولیتی سنگین را بدوش میکشد. چهره معصومانه اش با آن چشمان زیبا که حسرت جا ماندن از قافله یاران و دوستان و از همه مهمتر برادر شهیدش علی در آن موج میزد، از همیشه شکسته تر به نظر میرسید.
مهدی عین اللهی از بچههای قدیمی گردان و جبهه بود و سالهای زیادی از عمرش را در مناطق عملیاتی سپری کرده بود. او را همیشه در گردان حضرت علی اکبر باید جست و جو میکردی، زیرا که تمام علائق و خاطرات او در این گردان بود.








