کد خبر:3155
پ
۱۲۳۴۵-۳۷۴
همسر شهید مهدی باکری

تو حق نداری از این نان بخوری!

تو حق نداری از این نان بخوری! پایگاه خبری هوران – همسر شهید باکری می‌گوید: یک روز مهدی آمد و گفت شب میهمان داریم، جلسه با بچه‌های لشکر در خانه ماست، جگر خریده بود و گفت درست کن. گفتم نان نداریم و من هم نمی‌توانم بروم در صف نانوایی بایستم. گروه حماسه و مقاومت هوران، […]

تو حق نداری از این نان بخوری!

پایگاه خبری هوران – همسر شهید باکری می‌گوید: یک روز مهدی آمد و گفت شب میهمان داریم، جلسه با بچه‌های لشکر در خانه ماست، جگر خریده بود و گفت درست کن. گفتم نان نداریم و من هم نمی‌توانم بروم در صف نانوایی بایستم.

گروه حماسه و مقاومت هوران، شهید مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا بود که سال ۶۲ در عملیات بدر به شهادت رسید. خانواده باکری سه فرزند خود علی، مهدی و حمید را در راه خدا داد بدون اینکه پیکر هیچ‌کدام به آغوش خانواده برگردد.

همسر شهید مهدی باکری

صفیه مدرس همسر شهید مهدی باکری در برشی از زندگی مشترک‌شان به حساسیت آقا مهدی نسبت به بیت‌المال اشاره می‌کند و می‌گوید: یک روز مهدی آمد و گفت شب میهمان داریم، جلسه با بچه‌های لشکر در خانه ماست. جگر خریده بود و گفت دُرست کن. گفتم نان نداریم و من هم نمی‌توانم بروم در صف نانوایی بایستم، شب زود بیا و نان بخر. طبق معمول آنقدر دیر آمد که همه‌جا بسته بود.

زنگ زد لشکر بچه‌ها نان آوردند. تا برای شام من خواستم مقداری از آن را بخورم، کشید عقب و گفت تو حق نداری از این نان‌ها بخوری، مردم این‌ها را برای رزمنده‌ها فرستادند، به شوخی گفتم ای‌بابا من هم زن رزمنده هستم، خندید و گفت نه نباید بخوری. آخر سر من تکه نان‌هایی که ته سفره باقی مانده بود خوردم.

همسر شهید مهدی باکری

یکبار دیگر خودکاری از جیبش روی زمین افتاد، برداشتم تا اسم چند سبزی را بنویسم که موقع برگشت از دزفول از کنار جاده بخرم. یک‌دفعه سرم داد زد و گفت با آن نویس، مال بیت‌المال است. گفتم اما فقط اسم چند تا سبزی را می‌خواهم بنویسم، گفت نه نمی‌خواهد بنویسی.

پایگاه خبری هوران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید