خون امدادگران، آتش نفرت جهانی بر رژیم کودککش صهیونیستی
نویسنده: غلامعلی نسائی
اینان قهرمانان بیسلاح؛ سربازان انسانیتی که تاریخ هرگز فراموششان نمیکند، شهدای سفیدپوش؛ حماسهای از جنس فداکاری و مقاومت در غزه تا آخرین نفس، رژیم خبیث صهیونیست، نفسهای خستهی آنان را برید.
پایگاه خبری هوران – او که در آخرین لحظات، زخمبندِ کودکی را محکم میبست، خود هدفِ صهیونیستهایِ سنگدل قرار گرفت. آخرین پیامش، فریادی بود بر سکوتِ جهان: «مرا ببخش مادر… من برایِ نجاتِ آنان رفتم.» رفعت و یارانش، با شهادتِ خود، پرده از چهرهٔ کریهِ رژیمی برداشتند که حتی به درمانگران نیز رحم نمیکند. خونِ آنان، نقشبندِ جنایتی شد که تاریخ هرگز نخواهد شست.
نفرت جهان از اسراییل در کشتار امدادگران فلسطینی
در تاریکیِ وحشیانهترین جنایات، نورِ فداکاریِ امدادگرانِ غزه میدرخشد. آنان با دستان خالی، اما با قلبی آکنده از عشق به انسانیت، به استقبال مرگ رفتند تا زخمِ کودکانِ بیپناه را التیام بخشند. امروز، خونِ پاکِ این فرشتگانِ زمینی، پرچمِ مبارزه با ظلمِ صهیونیستهای خونآشام را برافراشته است.
مرا ببخش مادر: من این راه را برای کمک به مردم رفتم
رفعت رضوان، امدادگر فلسطینی که همراه با ۱۴ نفر دیگر از نیروهای دفاع مدنی و اورژانس در جنایت هولناک و وحشیانه ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، در آخرین اظهارات خود گفته بود: «مرا ببخش مادر… من این راه را برای کمک به مردم در پیش گرفتم.»
آری، این شهیدانِ بیادعا، با شهادتِ خود، جهانیان را به تماشای چهرهٔ واقعیِ رژیمی واداشتند که حتی به درمانگرانِ بیسلاح نیز رحم نمیکند. اما هر قطره خونشان، طوفانی از خشمِ آزادیخواهان را برمیانگیزد و هر نگاهِ بهشتیشان، یادآورِ پیمانِ جاودانهٔ مقاومت است.
شهدای سفیدپوش؛ حماسهای در قلمرو نور و خون
در تاریکیِ جنایت، سفیدپوشانِ مقدس، چراغهایِ امیدِ غزه بودند. آنان که با دستانِ بیسلاح، در برابر تانکهایِ اشغال ایستادند و با قلبهایِ آکنده از عشق، زخمهایِ کودکان را مرهم نهادند. امروز، ردایِ سفیدشان به پرچمِ مقاومت بدل شده است؛ پرچمی که در بادهایِ سهمگینِ ظلم، هرگز نخواهد افتاد.
رفعت رضوان، فرشتهای با بطریِ آب و بانداژ
او که در آخرین لحظات، زخمبندِ کودکی را محکم میبست، خود هدفِ صهیونیستهایِ سنگدل قرار گرفت. آخرین پیامش، فریادی بود بر سکوتِ جهان: «مرا ببخش مادر… من برایِ نجاتِ آنان رفتم.» رفعت و یارانش، با شهادتِ خود، پرده از چهرهٔ کریهِ رژیمی برداشتند که حتی به درمانگران نیز رحم نمیکند. خونِ آنان، نقشبندِ جنایتی شد که تاریخ هرگز نخواهد شست.
غزه میسوزد، اما هرگز تسلیم نمیشود!
آری، اینجا قلمروِ شهادت است؛ جایی که هر شهید، مشعلی میشود در راهِ آزادی. سکوتِ جامعهٔ جهانی، فریادِ ما را بلندتر کرده است. امروز، نفرت از صهیونیسم، در دلهایِ آزادهگان جهان شعله میکشد. و اینچنین است که شهدایِ امدادگر، با بالهایِ سوختهشان، بهشتِ مقاومت را فتح میکنند.
دماء المسعفين تزيد نار الكراهية العالمية ضد النظام الصهيوني قاتل الأطفال
بقلم: غلامعلي نسائي
هؤلاء هم الأبطال غير المسلحين؛ جنود الإنسانية الذين لن ينساهم التاريخ، شهداء باللباس الأبيض؛ ملحمة من نوع التضحية والمقاومة في غزة حتى آخر نفس، قطع النظام الصهيوني الخبيث أنفاسهم المتعبة.
موقع “هوران” الإخباري – وهو الذي كان في اللحظات الأخيرة يربط ضمادة لطفل، فاستهدفته أيادي الصهاينة القساة. كانت آخر رسالة له صرخة في وجه صمت العالم: “سامحيني يا أمي… ذهبت لإنقاذهم”. رفعت ورفاقه، باستشهادهم، كشفوا الوجه القبيح لنظام لا يرحم حتى المسعفين. أصبح دمهم شاهدا على جريمة لن يمحوها التاريخ.
كراهية العالم لإسرائيل بعد مجزرة المسعفين الفلسطينيين
في ظلام أبشع الجرائم، يضيء نور تضحيات مسعفي غزة. ذهبوا بأيدٍ عزلاء ولكن بقلوب مليئة بحب الإنسانية لمواجهة الموت، كي يخففوا آلام الأطفال الأبرياء. اليوم، دماء هؤلاء الملائكة الأرضية الطاهرة رفعت راية النضال ضد ظلم الصهاينة سفاحي الدم.
“سامحيني يا أمي: لقد سلكت هذا الطريق لمساعدة الناس”
رفعت رضوان، المسعف الفلسطيني الذي استشهد مع ۱۴ آخرين من قوات الدفاع المدني والإسعاف في جريمة الجيش الصهيوني المحتل البشعة والوحشية، قال في آخر كلماته:
“سامحيني يا أمي… لقد سلكت هذا الطريق لمساعدة الناس”.
نعم، هؤلاء الشهداء المتواضعون، باستشهادهم، أرغموا العالم على رؤية الوجه الحقيقي لنظام لا يرحم حتى المسعفين غير المسلحين. لكن كل قطرة من دمائهم تثير عاصفة من غضب أحرار العالم، ونظرتهم السماوية تذكرنا بالعهد الأبدي للمقاومة.
شهداء باللباس الأبيض؛ ملحمة في عالم النور والدم
في ظلام الجريمة، كان أصحاب الثياب البيضاء مصابيح أمل لغزة. وقفوا بأيدٍ عزلاء أمام دبابات الاحتلال، وبقلوب مليئة بالحب داووا جروح الأطفال. اليوم، تحولت أرديتهم البيضاء إلى راية مقاومة لن تسقط أبدا في رياح الظلم العاتية.
رفعت رضوان، ملاك بزجاجة ماء وضمادة
وهو الذي كان في اللحظات الأخيرة يربط ضمادة لطفل، فاستهدفته أيادي الصهاينة القساة. كانت آخر رسالة له صرخة في وجه صمت العالم: “سامحيني يا أمي… ذهبت لإنقاذهم”. رفعت ورفاقه، باستشهادهم، كشفوا الوجه القبيح لنظام لا يرحم حتى المسعفين. أصبح دمهم شاهدا على جريمة لن يمحوها التاريخ.
غزة تحترق ولكنها لن تستسلم أبدا!
نعم، هنا مملكة الشهادة؛ حيث يصير كل شهيد مشعلا في طريق الحرية. صمت المجتمع الدولي جعل صرخاتنا أعلى. اليوم، تتأجج كراهية الصهيونية في قلوب أحرار العالم. وهكذا يفتح شهداء الإسعاف بعقولهم المحترقة جنة المقاومة.
پایگاه خبری هورانجنایات صهیونیستیجهان در سکوتخون شهدا هدر نمیرودسفیدپوشان قهرمانشهداء غزة ، المقاومة باقية ، فلسطين حرة ، الموت لإسرائيل ، غزة تنتصر ، دماء الشهداء ، الأبطال البيض ، جرائم الصهاينة ، صرخة غزة ، العالم الصامت ، وكالة هوران الإخبارية ، الكاتب ، غلامعلي نسائيشهدای امدادگر غزهغزه قهرمانفریاد مظلومیت غزهفلسطین آزاد میشودمرگ بر اسرائیلمقاومت تا پیروزیهورانوكالة هوران الإخبارية