اُم‌آية و عبّود حالا در جای امنی همدیگر را در آغوش گرفتند در بهشت! + عکس
نویسنده: غلامعلی نسائی
پایگاه خبری هوران – آرزوهای دو کودک «اُم‌آية و عبّود» خواهر و برادر برای مادر و پدرشان دعا می‌کنند، مامان جون، خدا تو را دوست خواهد داشت، باباجونم خدا از خانواده محافظت می‌کند، خدایا ما را حفظ کن، تا موشک بر سر ما نیاید، من و مادر و پدرم را حفظ کن تا موشک خانه ما را ویران نکند.
حکایت شهدا غزه – موشک‌های رژیم خبیث و اشغالگر صهیونیست در آسمان غزه پرسه می‌زنند و هر دم بر روی بام خانه‌ای سقوط می‌کنند. صدای مهیب انفجار موشک، آتش زبانه می‌کشد، دود لابلای زبانه آتش خودنمائی می‌کند. نور شب فضا را روشن می‌کند، ویرانه‌ائی که خانواده‌ائی تا چند ثانیه قبل دور سفره غذا نشسته بود و نفس می‌کشیدند، می‌گفتند و می‌خندیدند. در روشنایی صبح از آن همسایه جز ویرانه‌ائی پیدا نیست. هیچ کدام، همه زیر آوار موشک لعنتی آرام خوابیده‌اند.
«اُم‌آية و عبّود، دو کودک از ترس انفجار بمب‌های رژیم کودکش صهیونیست بخود می‌لرزند،
مامان چند روز طول میکشه تا بریم بهشت.؟
“مامان، خدا تو را دوست خواهد داشت، ما را حفظ کن و موشک بر سر ما نخواهد آمد، من و مادرم را حفظ کن و موشک بر سر ما نخواهد آمد.”
می افتیم، می افتیم، می میریم.
مدرسه را با موشک زدند، بچه‌ها سوختند، زیر آوار …
در حالی که زیر آوار بودند همدیگر را در آغوش گرفته بودند… اما حالا در جای امنی هستند، در بهشت!
دو فرزند آُم‌آیهًٌ و عبود به شهادت رسیدند.
۲۹ روز زیر آوار مانده‌اند، و دل مادر سوخت و سوخت مانند، جسم دو فرزندش،
پدر جگرش پاره شد
پدر؛ من از دیدن و دانستن وضعیت و قیافه فرزندانم ۲۹ روز پس از بیرون آوردن آنها از زیر آوار امتناع کردم. متاسفم….
رویاهای آُم‌آیهًٌ و عبود زیر آوار مدرسه مانده است
دوران کودکی سوختند و زیر آوار جا ماندند. اجساد کوچک مدفون در مدرسه، اسباب‌بازی‌ها، لباس‌ها، تعطیلات و سرخوشی کودکانه در آغوش مادر و روی شانه‌های پدر، کیک‌پزها و زندگی و شادی در امنیت، همه حقوقی هستند که اشغالگر خبیث رژیم صهیونیست از آنها دزدید، آنها کشت و زندگی و رویاها را از آنها محروم کرد.
