شهید ابوشجاع: فرمانده ای که نامش باعث وحشت صهیونیستها بود
محمد جابر، ملقب به ابوشجاع، فرمانده شجاع و نامدار مقاومت فلسطین در کرانه باختری، طی عملیات متجاوزانه رژیم صهیونیستی به فیض شهادت نائل آمد.
محور مقاومت هوران – محمد جابر، ملقب به ابوشجاع، فرمانده شهیر و دلاور گردانهای قدس در کرانۀ باختری، چند روز پیش بالاخره و پس از چند بار تلاش ناکام ترور، توسط صهیونیستها به شهادت رسید. ابوشجاع از محبوبترین فرماندهان مقاومت در فلسطین به شمار میرفت. او چند روز پیش از شهادت، در مصاحبهای با شبکۀ تلویزیونی المیادین، برای اولین بار در یک گفتگوی تفصیلی رسانهای حاضر شد. مشرق، ترجمۀ این گفتگو را تقدیم میکند:
المیادین – عبدالرحمن الحسینی: فرمانده گردان طولکرم در سرایا قدس [شاخۀ نظامی جهاد اسلامی]؛ جوانی که تحت تعقیب دستگاههای اطلاعاتی اشغالگران اسرائیلی است؛ گردان طولکرم را در اوضاعی حساس و سخت رهبری میکند؛ اسرائیل، او را فرد تحت تعقیبِ شمارۀ یک در کرانۀ باختری میداند. با وجود شرایط امنیتی سختگیرانه، و تحت تعقیب بودن از سوی اسرائیل و دستگاههای اطلاعاتیاش، ابوشجاع اصرار داشت که اولین گفتگوی رسانهایاش، با شبکۀ المیادین باشد. خودش میگوید: «پیش از هر چیز، علاقه فراوانم به شبکۀ المیادین و تشکرم از این شبکه را ابراز میکنم؛ از رئیس شبکه گرفته تا کسانی در آن کار میکنند. این شبکه از ابتدای تأسیسش تا امروز، با وجود فشارها و اینکه در رسانهها [میشنویم که] اسرائیلیها هر روز تهدیدش میکنند کنار ما ایستاده است. خلاصه فشار روی آنهاست ولی همچنان کنار ما ایستادهاند و [از این بابت] از آنها ممنونیم.»
محمد جابر، اسمی که مایۀ دردسر هرروزۀ اسرائیلیها در کرانۀ باختری است. او کیست؟ و چه نقشی در تأسیس گردان طولکرم داشته است؟
ابوشجاع: «بسم الله الرحمن الرحیم. نام من محمد سامر جابر است، ملقب به ابوشجاع. ۲۶ سالهام، متولد ۱۹۹۸ در اردوگاه نورشمس [در طولکرم در کرانۀ باختری]. از اعضای خاندان جابر هستم. این خاندان جزو خاندانهایی است که از شهر حیفا [در زمان تأسیس اسرائیل] به زور آواره شدند [و به طولکرم آمدند]. ۵ سال از عمرم را در زندانهای اسرائیل گذراندهام. یک برادرم شهید شده (محمود جابر، رحمة الله علیه). حدود هشت ماه پیش، در اردوگاه [نورشمس] شهید شد. سه برادر دیگر هم دارم که از من کوچکتر هستند: محمود و احمد و عُدَی. عدی ۵ سال اسیر بود و آزاد شد و احمد هنوز اسیر است. خدا رهایی او را برساند.»
سامر جابر پدر ابوشجاع نیز دربارۀ دوران اسارت او میگوید: «ابوشجاع چهار سال و نیم پنج سال اسیر بود. آنجا با فرماندهان مقاومت همبند بود. [مروان] البرغوثی [از مهمترین رهبران مقاوم فتح]، [احمد] سعدات [دبیرکل جنبش خلق برای ازادی فلسطین]. در زندان هداریم با عباس السید [از فرماندهان برجستۀ حماس] همبند بود. یعنی با [برجستهترین] فرماندهان مقاومت. البته ابوشجاع سن کمی داشت. یعنی سنش کم بود ولی چون حکمش بالا بود او را با فرماندهان مقاومت همبند کردند.»
ابوشجاع دربارۀ تأسیس گردان طولکرم میگوید: «گردان طولکرم بعد از شهادت برادرمان و فرماندهمان شهید سیف الدین و امیر ابوخدیجه (رحمت خدا بر آنها) تأسیس شد. فرمانده بزرگ طارق عزالدین را هم از یاد نمیبریم که نقش بزرگی [در این زمینه] داشت و او بود که در کرانه، حامی [مقاومت] و بالاخص [حامی ایدۀ تأسیس] گردان طولکرم بود و او بود که [در واقع این گردان را] تأسیس کرد.
شعار ما این است «مبارزه را تا نابودی این اشغالگری ادامه خواهیم داد.» [گردان طولکرم] موفقیتهای فراوان و بزرگی داشته، ان شاء الله که خدا قبول کند. ما مسیر شهدا را ادامه میدهیم. اشغالگران خیال میکنند وقتی یکی از ما را اسیر یا ترور میکنند، این برایشان سودی دارد. ما میگوییم نه، این چیزها قدرت ما و اصرار ما برای [حفظ و به کارگیری] سلاح و پافشاریمان بر مقاومت را بیشتر میکند.»
شهید طارق عزالدین
از زمان آغاز نبرد طوفان الاقصی، همۀ گردانهای مقاومت در کرانۀ باختری ورودشان به این نبرد را -در کنار دلاوران غزه- اعلام کردند، از جمله گردان طولکرم که فرماندهیاش را ابوشجاع بر عهده دارد. ایوشجاع برایمان توضیح میدهد که چرا وارد این نبرد شد و عبارتی را از نخستوزیر اسبق اشغالگران نقل میکند که نشانگر سیاست اسرائیل است. رابین گفته بود: «فلسطین خوب، فلسطینی مرده است.»
ابوشجاع میگوید: «آنچه مردم غزه امروز میچشند و زندگیای که تجربه میکنند چیزی که است که [یاران انبیا] در زمان پیامبران چشیدند و تجربه کردند. صبر و باز هم صبر و مقاومت و روحیۀ [معنوی بالا]، اینها همگی چیزهایی است که ما از اهل غزه و از رزمندگان غزه میآموزیم. الان ده ماه از جنگ میگذرد و هنوز رزمندگان در میدان نبرد دست به ابداع میزنند. و هزاران شهید، هزاران شهید از غیرنظامیان و رزمندگان [تقدیم این راه کردهاند] که البته اکثر شهدا از غیرنظامیان هستند، از کودکان و پیران، از جمله همین دو روز پیش که هنگام نماز صبح بیش از صد کودک [و پیر و جوان] را کشتند با این بهانه که اینها فرماندهان [حماس هستند] و به این بهانه که در آنجا افراد مسلح حضور داشتهاند. ولی در واقع برای این بود که موفقیتی برای خودشان دست و پا کنند و بگویند اینکه اینجا هستیم بالاخره کاری کردهایم و فلانی آنجا بوده و فرماندهان آنجا بودهاند. ولی در واقع بچه مدرسهایها را ترور کردند و زندند و کشتند.
مردم مقاوم فلسطین
پیام من به اهالی غزه این است که ادامه دهید و ما هم در کنار شماییم و از شما یاد میگیریم و از خدا میخواهیم که بابت همۀ اینها اجر و ثواب عطا کند. منظورم این نیست که آنها سپر بلای دیگران باشند. نه، منظورم این است که شما اهل واقعی صبر و اهل واقعی پایداری هستید. و این چیزی است که -صریح بگویم- برایمان ثابت شده که مردم غزه در طول تاریخشان [همیشه اینطور بودهاند] و بعد از آغاز نبرد طوفان الاقصی هم مردم غزه به همۀ دنیا ثابت کردند که اهل غزه، خودشان میتوانند حکومت اسرائیل را نابود کنند. خود مردم غزه به تنهایی میتوانند حکومت اسرائیل را پایان دهند.









