شهید القسامی «محمود عبد ربه سلیمان ابودقا» چه زیباست بهشت ​​و سکونتگاهش + عکس

رزمنده مجاهد گردان‌های شهید عزالدین قسام

شهید القسامی «محمود عبد ربه سلیمان ابودقا» چه زیباست بهشت ​​و سکونتگاهش + عکس

*نویسنده: غلامعلی نسائی

محمود اما با همه دل مشغولیاتش از زندگی و تحصیل، دل در مسجد «ذی النورین» داشت. قرآن را حفظ می‌کرد و تحت ترتبیت مذهبی بزرگان خویش بود

محور مقاومت هوران – هر روز قافله‌های شهدا به سوی بهشت ​​جاودان قیام می‌کنند و به کشته شدن هیچ اهمیتی نمی‌دهند و از مرگ نمی هراسند که آغازی است برای وصال به خداوند در بهشت نیز ​​لحظه می‌شمارندکه به پرهیزگاران وعده داده شده است از سوی خدای متعال. بهترین، بهترین فرزندانشان، فدای خدا و سرزمین مادری خود «فلسطین» با اشغالگر جنایتکار صهیونیستی می‌جنگند و مبارزه می‌کنند، آن گاه با شهادت خویش خداوند را ملاقات می‌کنند. 

و در تمام نقاط فلسیطن اشغال شده با رژیم صهیونیستی جنایتکار اسرائیل مردانه می‌جنگنند و هرگز عقب نشینی نمی‌کنند و براستی که چه عاقبت بخیری است وقتی با خونت می‌نویسی خدا بزرگ است، پس خوشا به حال تو ای محمود…

تولد و تربیت

برای ملت مظلوم فلسطین مرحله‌ای نیامده است که در آن مصیبت و مصیبت‌ها نرفته باشد، آن‌ها مردمانی هستند که از بی‌عدالتی‌ها از دور و نزدیک رنج برده‌اند و همچنان هم رنج می‌برند و یکی از غم‌انگیزترین صفحات تاریخ زندگی ملت فلسطین «سیاه و تاریک» صفحه‌ای که مورخان آن را «موافقتنامه اسلو» عنوان کرده اند و در دهه نود قرن گذشته بود.

«در توفق اسلو در سال ۱۹۹۳یاسر عرفات، دشمن جنایتکار صهیونیستی را به رسمیت شناخت و رژیم کودکش صهیونیستی وعده «دولت فلسطین» را به او داد، که این یک «توافق» نبود تله‌ سیاه از سوی رژیم ستمگر و مکار اشغالگر بود. 

ملت سربلند فلسطین محتاج کسی بود که این صفحه سیاه را از تاریخ یک قوم روشنفکر غرب زده حذف کند که رزمندگان این سرزمین سربلند کردند.  

محمود در سال ۱۹۹۳ در حوالی توافق «اسلو» ششم خرداد در حومه شرقی شهر خان یونس به دنیا آمد. شهر اصلی او که در آن به دنیا آمد و به خاک پاک نهاد، غرق در خون، خیر از تولد یک قهرمان، یک شوالیه شجاع که قلب اشغالگر را هدف خواهد گرفت. 

تحصیلات او

در مدرسه جدید عباسان، پیشرفت تحصیلی محمود مرحله ای بود که همه شاهد تمایز و برتری محمود نسبت به همسالانش از نظر علمی و رفتاری بودند که یکی از معلمانش را بر آن داشت که بگوید: «ای کاش پسرم یک چهارم آنچه محمود در ادبیات داشت، او نیز یاد می‌داشت داشت. و اخلاق خوب.» محمود برای گذراندن دوران راهنمایی و دبیرستان به مدرسه المتنبی نقل مکان کرد، نظم، نشاط و خوش اخلاقی در هر مسیری که طی کرد در فعالیت‌های دینی اسلامی شرکت داشت.
به محض پایان تحصیلات متوسطه، به دنیای وسیعی از دانش، توسعه و پیشرفت علمی و ادبی و هنر وارد دانشگاه شد.

جبرئیل به من توصیه می کرد که با همسایه خود مهربان باشم تا اینکه فکر کردم از او ارث خواهد برد.

محمود در برخورد با همسایگان خود رویکرد مهربانی و محبت و به بزرگترها احترام می‌گذاشت،با کوچکترین از خود محبت می کرد و در امور مختلف زندگی به آن‌ها کمک می کرد. جهت‌گیری های سیاسی محمود در راستای جریان مقاومت اسلامی بود. 

در مورد رابطه اش با خانواده اش، خیلی مطیع پدر و مادرش بود، در کارهای خانه به مادرش کمک می کرد، نسبت به خواهران و برادرانش محبت می‌کرد.

اعرارم 

محمود اما با همه دل مشغولیاتش از زندگی و تحصیل، دل در مسجد «ذی النورین» داشت. قرآن را حفظ می‌کرد و تحت ترتبیت مذهبی بزرگان خویش بود. علاقه مند به خواندن تکبیر احرام و دلبستگی جوانان به ایمان و همراهی آنان به خیر و دور کردن آنان از بدی و گناه، محموذ اهل معرفت بود.  در محله زندگی با هم سن و سالهای خود بیشتر رفاقت میکرد. همه دل به نماز و التزام به رفتارهای دینی داشتند. 

در محله خود توپ والیبال را در دست می گرفت تا با جوانان همنشینی کند و آنان را به نماز دعوت کند نماز در مسجد…

مجاهد قسامی

وقتی یک ایده آگاهانه در ضمیر خودآگاه تخمیر می‌شود، به سرعت بدون تعلل یا به تعویق انداختن آن به واقعیت تبدیل می‌شود. محمود در رفاقت با یکی از برادران اخوان المسلمین، به سرعت به آن‌ها پیوست و آ‌نها از پیوستن او استقبال کردند، زیرا او شخصیت بسیار خوبی داشت.

محمود در سال ۲۰۱۲ پس از میلاد به قسام پیوسته بود و این امر مانع از موفقیت‌های نظامی محمود نشد، او پس از سربازی خود و توانایی‌های رزمی‌اش را به سمت تخصص زرهی پیش برد که شاهد تیراندازی دقیق و آمادگی بالای او بود او به صفوف نخبگان مجاهد رزمنده القسام پیوست که باعث شد اشغالگر صهیونیستی طعم ویرانی بلاها را از رزم گردان او بچشد، ارتش اشغالگر پیوسته به دنبال محمود بود تا او را ترورر کند. 

لحظه وصال

هر كه در ميان مردم محبوب باشد،پیوسته د نشانه محبت خداوند به اوست و هر كه را خدا دوست بدارد، آسايش و رضاي او را دوست دارد و آسايش جز در سراي جاودانگي و جاودانگي نيست، همان بهشتي كه خداوند به بندگان پرهيزگارش وعده داده است. و محمود یکی از کسانی است که خداوند عشقش را در دل مردم جاری کرده است، در جنگ اسف در آستانه شهادت بود و در آن زمان در خزاعه، محل محاصره ارتش اشغالگر، مستقر شد.

محمود در آن جنگ – اولین و آخرین جنگی که در میدان جنگ حضور داشت – بهترین الگوهای شجاعت و شجاعت را محمود به نمایش گذاشت و با نیروهای ویژه ارتش جنایتکار صهیونیستی درگیر شد و دشمن اهریمن یک گلوله ضد تانک مستقیماً به سمت او شلیک کرد از ناحیه کتف مجروح شد که باعث شد همراهان او را به یکی از تونل ها منتقل کنند تا او را معالجه کنند، شاید آن روح پاک و مقاوم را از قطع شدن نجات دهند، اما کنترل وضعیت او دشوار بود می خواهد که زخم عمیقش التیام یابد و نه جسم پاکش در این دنیا، بلکه شهادتی را که از صمیم قلب آرزوی آن را کرده بود، نوشت تا آن روح به عنوان عبادت کننده و ایثارگر پذیرای خالقش باشد به خاطر او بعد از شهادت بیست و دو روز در تونل ماند و در این مدت خانواده اش به ویژه مادرش با عشقی که در وصفش نمی گنجد او را دوست داشتند و به سختی توانستند او را شناسایی کنند به خاطر از دست دادن او، خداوند به صابران ثواب می دهد و نشان افتخار می دهد.

اینگونه شد که محمود به وصال خویش خداوند متعال رسید و چه زیباست بهشت ​​و سکونتگاهش…