کد خبر:14877
زندگی مادرانه با جانشین گردان امام حسین(ع)/اگر پرنده را ببینم حضرت سلیمان(ع) را بیاد میآورم،
زندگی مادرانه با جانشین گردان امام حسین(ع) اگر پرنده را ببینم حضرت سلیمان(ع) را بیاد میآورم اگر پرنده را ببینم حضرت سلیمان(ع) را بیاد میآورم، ماهی را ببینم یونس(ع) را، نام کربلا را بشنوم، حضرت زینب(س)، گفتم: من مادر محمد باقرم، پسرم خیلی شجاع و نترس بود. هر شب تا صبح سحر در خواب و […]
تازه برادر بزرگش هم برای اولین بار بعد از مدتها همدیکر را میدیدند، سعدالله رفته بود آموزش فرماندهی جبهه در تهران از طرف جهاد و آمده بود مرخصی، هر دو برادر با هم میخواستند بروند. محمد باقر و سعدالله همیشه جبهه بودند، هربار سعدالله می۳آمد مرخصی محمد باقر جبهه بود، محمدباقر میآمد، سعدالله جبهه بود.
تشیع جنازه باشکوه انجام شد، عروسیاش ساده برگزار شد ولی تشیعاش خیلی با عظمت بود، تو گلزار شهدای روستای «ایلوار»، شهرستان گرگان دفن کردیم.
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه