معرفی یارانشیدای امام حسین علیهالسلام/ ۷۲ و پایانی
«حنظلة بن سعد اسعد شبامي» از بزرگان قبیله همدان که به فصاحت و بلاغت معروف بود/ ماجرای موعظه حنطلة و تذکر امام به وی به علت عدم تأثیر
نكته اينجاست كه حنظله، در برابر قومي كه مدعي مسلماني است، ولي از قرآن بيخبر است، با تكيه به سه آيه (سوره مباركه غافر، آيات ۳۳، ۳۱، ۳۰ و طه ۶۱) ديدگاه خود را بيان ميكند. شگفت اين كه امام سخن او را اصلاح ميكند و بيان ميدارد كه اكنون جاي استفاده از اين آيات نيست؛ چرا كه اينها با شروع به خونريزي، ديگر خود را مستحق و سزاوار عذاب خداوند كردهاند.
گروه معارف هوران: رهبران بزرگ – در راه حق يا باطل – همواره ياراني داشتهاند كه آنها را در تحقق بخشيدن به اهدافشان ياري ميكردهاند. اكنون سخن از ياران بزرگ مجاهدي است كه عقل بشري از درك مقامش عاجز است. او امام به حقي است كه همواره به سيره رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليهالسلام راه ميپيموده است. همان گونه كه شناخت رسول خدا صلي الله عليه و آله ميسر نيست، كمال حسين عليهالسلام هم مانع درك واقعيت آن خليفة الله است. هر كس كه از انسانيت، مردانگي و غيرت ديني سخن ميگويد، اگر با تاريخ اسلام آشنا باشد، ناخودآگاه نام حسين عليهالسلام به ذهن او پاي مينهد.
هر يك از ياران امام در كربلا به گونهاي جلوهگر شدند تا آينهاي از يك يا چند ويژگي امام خود باشند. همان یارانی که وقتی بزرگ مرد تاريخ اسلام، حسين بن علي عليهم السلام، از همراهان خود بيعت برداشت و فرمود راه بر شما باز است، آنها در پاسخ گفتند: «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين الآثرنا النهوظ معك علي الاقامة فيها؛ خدا را سپاس كه اين شرافت را به ما نصيب كرد كه در كنار شما به شهادت رسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در جاودان باشيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح ميدهيم» و البته امام عشاق نیز در تمجید از این سخن یاران باوفایش حجت را تمام کردند و فرمودند: من ياراني باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نميشناسم، و اهل بيتي نيكوكارتر و وابستهتر از اهل بيت خويش سراغ ندارم، پس خداوند همه شما را جزاي خير عطا كند».
سخن از عشق بازی یاران حضرت حسین بن علی علیهم السلام حتما در این مقال کوتاه نمیگنجد که فقط شمهای کوچک از آن در شب عاشورای تاریخساز، گوهر پاک وجودی عشاق آن امام همام را طی سالیان متمادی صیقل داده و سبب پرورش روحهای بلند گشته است.
گروه معارف هوران قصد دارد به عدد مشهور تعداد یاران حضرت امام حسین علیه السلام یعنی ۷۲، هر روز تا پایان محرم سال ۱۴۴۵ هـ.ق به معرفی یکی از یاران شیدای حسین علیه السلام بپردازد. ترتيب نام ياران امام در اين سلسله مطالب، بر مبناي زمان شهادت آنهاست که صد البته ما نميتوانيم سخن از ياران امام را بر مبناي مقام و مرتبه آنها، يا دوري و نزديكي معنوي آنها نسبت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام بيان كنيم. این سلسله مطالب برگرفته از کتاب گرانسنگ ياران شيداي حسين بن علي علیهما السلام اثر استاد گرانقدر اخلاق حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی است. استاد طبق آنچه که در مقدمه این کتاب آمده بحث از ياران امام را در سه بخش مورد توجه قرار دادهاست: ۱. سفيران امام (زمينهسازان قيام)؛ ۲. اصحاب و ياران امام در كربلا؛ ۳. ياريكنندگان امام پس از نهضت حسيني.
قسمت هفتاد و دوم و پایانی این سلسله مطالب به جناب حنظلة بن سعد اسعد شبامي سلاماللهعلیه از یاران امام حسین علیهالسلام در دشت کربلا اختصاص دارد. البته مورخین یاران دیگری برای لشگر امام حسین علیهالسلام برشمردند که از آن جمله می توان به «عمروبن قرظه خزرجي انصاري كوفي»، «واضح تركي»، «اسلم (مسلم) بن عمرو»، «عبدالرحمن بن عبدالله ارحبي»، «شوذب بن عبدالله»، «انس بن حرث كاهلي اسدي»، «حجاج بن مسروق»، «ضرغامة بن مالك تغلبي»، «عمر بن عبدالله الجندعي»، «ابوعمرو نهشل» و «سويد بن عمرو» اشاره کرد.
همچنین در این سلسله مطالب به معرفی شهیدان اهل بیت عصمت وطهارت پرداخته نشده است که علاقمندان می توانند با مراجعه به این کتاب و یا کتب تاریخی دیگر، شرح حال این شهدا را در دشت کربلا جویا شوند.
قسمت پایانی این سلسله مطالب را از نظر می گذرانید:
یاران و اصحاب امام
حنظلة بن سعد اسعد شبامي
اشاره
«حنظله»(۱) فرزند «اسعد» كه او فرزند شبام بن عبدالله از قراء و بزرگان شيعه است. او از قبيله همدان بود. حنظله مردي فصيح، بليغ و شجاع بود. او پسري به نام علي داشت كه در تاريخ از او ياد شده است. (۲) ابنشهر آشوب از او با نام «حنظله بن عمرو الشيباني» ياد كرده است.(۳) او پس از شهادت «برير» روانه ميدان شد، در حالي كه فريادش بلند بود: «اي قوم! من بر شما از روزي سخت، مثل روز احزاب و مانند حال و روز قوم نوح، عاد، ثمود و كساني كه پس از آنها بودند بيمناكم؛ آري، خداوند قصد ظلم و تعدي به بندگانش را ندارد؛ (۴) و اي قوم! من بر شما از روز تناد و فريادخواهي ميترسم. روزي كه همه روي برگردانيد، براي شما در برابر خداوند پناهي نيست، و هر كس را كه خداوند در بيراهه وانهد، براي او راهنمايي نيست. (۵) اي قوم! حسين را نكشيد كه شما را خداوند به عذابي ريشهكن ميسازد، و البته هر كه افترا پيشه كند نوميد گردد». (۶) .امام حسين عليهالسلام در حالي كه او را مخاطب قرار داد، از خداي تعالي بر او پاداش نيك درخواست كرد و فرمود: «اي پسر سعد! خداوند تو را مورد مهرباني قرار دهد. هر آينه، اينها همان زماني كه به حق دعوت كردي و دعوتت را اجابت نكردند و به سوي تو حملهور شدند تا خون تو و يارانت را بريزند سزاوار عذاب گشتند. (ديگر دير شده) چه اينها برادران نيكوكار تو را كشته) و دستشان به خون آنها آلوده شده است(۷) حنظله گفت: «اي فرزند رسول خدا! شما درست فرمودي. فدايت شوم،(۸) شما از من داناتر و به درك حق سزاوارتريد».(۹)
درسي كه ميتوان گرفت: نكته اينجاست كه حنظله، در برابر قومي كه مدعي مسلماني است، ولي از قرآن بيخبر است، با تكيه به سه آيه (سوره مباركه غافر، آيات ۳۳، ۳۱، ۳۰ و طه ۶۱) ديدگاه خود را بيان ميكند. شگفت اين كه امام سخن او را اصلاح ميكند و بيان ميدارد كه اكنون جاي استفاده از اين آيات نيست؛ چرا كه اينها با شروع به خونريزي، ديگر خود را مستحق و سزاوار عذاب خداوند كردهاند. اين انذار پيش از اين درگيري نتيجهبخش و كارآمد بود؛ ولي الآن براي بازگشت قدري دير شده است. توجه به اين نكته، شعار «ما با همه، در هر حال با لبخند برخورد ميكنيم» را رد ميكند، آري لبخند و موعظه و پند براي بيداري جاهلان است؛ ولي اگر كسي به حد عناد و لجاجت رسيد و دست به جنايت و ريختن خون اين و آن زد، ديگر روش امام مقابله مناسب است: «(و قاتلوهم حتي لا تكون فتنة»)؛ (۱۰) آنها را بكشيد تا فتنهاي باقي نماند».
شهادت حنظلة
پس از آن «حنظله» از امام پرسيد: «آيا به سوي آخرت شتاب نكنم؟ و به برادرانم ملحق نشوم؟» (۱۱) امام فرمود: «حركت كن به خير دنيا و آن چه در آن است، و (بشتاب) به سوي حكومتي كه كهنه نگردد» به او اذن جهاد داده است. او اين گونه با امام خداحافظي كرد: «سلام بر تو اي اباعبدالله! درود خداوند بر شما و بر اهل بيت شما، (خداوند) بين ما و شما در بهشتش آشنايي برقرار كند» سپس امام فرمود: «آمين، آمين» (۱۲) و به كارزار پرداخت تا به فوز شهادت دست يافت. (۱۳) .در زيارت ناحيه مقدسه آمده: «السلام علي حنظلة بن اسعد الشبامي؛ (۱۴) درود بر حنظله پسر اسعد شبامي»
پی نوشتها:
(۱) اين نكته برير اشاره به بيان نبي اكرم است كه فرمود من از ميان شما ميروم اما دو چيز گرانمايه را به امانت مينهم، آن قرآن و اهل بيت من است.
(۲) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۵ و ۲۸۶؛ نفس المهموم، ص ۱۴۷
(۳) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۱ – ۴۳۳؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۹ و ۳۱۰؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۵
(۴) «فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين؛ پس از آن كه بر تو علم آمد و كسي به شما احتجاج در آنباره كرد، پس بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان، زنانمان و زنانتان، و جان خودمان و جان خودتان را بخوانيم و سپس مباهله كنيم و هر كس، لعنت خداوند را بر دروغگو قرار دهد». آل عمران، آيه ۶۱
(۵) شيخ طوسي او را از اصحاب امام حسين عليهالسلام دانسته است. رجال شيخ طوسي، ص ۷۳
(۶) ابصار العين، ص ۱۳۰
(۷) مناقب آل ابيطالب، ج ۴، ص ۱۱۳
(۸) «يا قوم اني اخاف عليكم مثل يوم الاحزاب مثل دأب قوم نوح و عاد و ثمود، و الذين من بعدهم و ماالله يريد ظلما للعباد.»
(۹) يا قوم اني اخاف عليكم يوم التناد. يوم يولون مدبرين مالكم من الله من عاصم و من يظلل الله فماله من هاد. غافر، آيه ۳۲ – ۳۰
(۱۰) يا قوم لاتقوا حسينا، فيسحتكم الله بعذاب و قد خاب من افتري طه، آيه ۶۱
(۱۱) «رحمك الله انهم قد استجيبوا العذاب حين ردوا عليك ما دعوتهم اليه من الحق و نهضوا اليك ليستجيبوك و اصابك، فكيف، فكيف بهم الان و قد قتلوا اخوانك الصالحين.»
(۱۲) «قال: صدقت، جعلت فداك!» تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳
(۱۳) «قال، صدقت، جعلت فداك! انت افقه مني و احق بذلك». موسوعة كلمات امام حسين عليهالسلام، ص ۴۵؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ۴۵، ص ۲۳؛ بحراني، العوالم، ج ۱۷، ص ۲۶۷
(۱۴) بقره، آيه ۱۹۳
مطالب مرتبط: