کد خبر:12041
پ
فاقد تصویر شاخص

تقاضای کفش پاشنه بلند برای اعزام به جبهه!

تقاضای کفش پاشنه بلند برای اعزام به جبهه! شهید حسین بابایی‌مقدم قد کوتاهی داشت و سنش هم هنوز به سن جبهه نرسیده بود. تا قد و قواره او را می‌دیدند، اجازه نمی‌دادند به جبهه برود و او را به خانه برمی‌گرداندند. به همین دلیل دنبال کفش پاشنه بلند می‌گشت تا قدش را بلندتر کند! حماسه […]

تقاضای کفش پاشنه بلند برای اعزام به جبهه!

شهید حسین بابایی‌مقدم قد کوتاهی داشت و سنش هم هنوز به سن جبهه نرسیده بود. تا قد و قواره او را می‌دیدند، اجازه نمی‌دادند به جبهه برود و او را به خانه برمی‌گرداندند. به همین دلیل دنبال کفش پاشنه بلند می‌گشت تا قدش را بلندتر کند!

حماسه و مقاومت هوران – در هشت سال دفاع مقدس، خانواده‌های زیادی برای اینکه نگذارند پسرشان که هنوز به سن قانونی نرسیده به جبهه برود، با چالش مواجه می‌شدند.

به گزارش هوران – روایتی که می‌خوانید خاطره‌ای از خواهر شهید حسین بابایی‌مقدم است که در کتاب «سیرت شهیدان» به قلم غلامعلی رجائی آمده:

«حسین خیلی کوچک بود یا این حال هوای جبهه به سر داشت و عاشق جنگیدن بود. از رویاپردازی‌های جنگی‌اش برای دوستانش که تعریف می‌کرد، همه او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند: تو کوچیکی، قدتم کوتاهه! نمی‌ذارند بری جبهه.

رزمندگان برای اینکه بتوانند به میدان نبرد بروند حتماً باید از قبل آموزش می‌دیدند. با اینکه سن حسین کم بود، اما به پایگاه محل رفت و آموزش‌هایی که برای جبهه لازم بود را دید. دست به هر کاری می‌زد که بتواند به جبهه برود اما تا قد و قواره کوچک او را می‌دیدند برش می‌گرداندند خانه و برگه اعزام به او نمی‌دادند.

یک روز آمد و از من پرسید: کفش پاشنه بلند داری؟
گفتم: کفش پاشنه بلند می‌خوای چیکار؟
جواب داد: می‌خوام بپوشم!
چشم‌هایم گرد شده بود و با صدای جیغ پرسیدم: تو برای چی می‌خوای کفش پاشنه بلند بپوشی؟
گفت: می‌خوام قدم بلند به نظر بیاد تا برگه اعزام بهم بدند!
چیزی که می‌شنیدم را باورم نمی‌شد. گفتم: ندارم، داشتم هم به تو نمی‌دادم.»

پایان پیام/هوران

پایگاه خبری هوران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید