کد خبر:10961
عروسِ لبنانی «چمرانِ»
«غاده»، عروسِ لبنانی «چمرانِ» ایرانی
«غاده»، عروسِ لبنانی «چمرانِ» ایرانی غاده باورش نمیشد. حرفهایش را داشت از دهان چمران میشنید. چمران سرش را پایین انداخت تا به کنجکاوی غاده پایان بدهد: «هرچه نوشتهاید خواندهام و دورادور با روحتان پرواز کردهام» و اشکهایش سرازیر شد. گروه فرهنگ وادب هوران؛ دختر نازپرورده خاندان معروف «جابر» در لبنان بود اما برخلاف دختران هم […]
شش ماه از آن ملاقات و وعدهی دیدار با چمران گذشت اما غاده هیچ اشتیاقی برای آشنایی با این مرد جنگجو نداشت. هر بار هم که سید غروی را در جایی از شهر میدید به ترفندی از اصرارهایش برای دیدار با چمران طفره میرفت. آن روزها جدا از دغدغهی جنگ، ناراحتی قلبی پدر غاده هم بیشتر شده بود و این او را سخت آزرده کرده بود ولی آن شب که سید غروی برای عیادت از پدر غاده به خانهشان آمد و تقویم سازمان امل را به عنوان هدیه، جلوی در به او داد، با پذیرفتنش بی آنکه خودش بداند، راه برای رسیدنش به چمران هموارتر شد.
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه