شهید ابراهیم باقری زاده
شهید ابراهیم باقری زاده: در آرزوی شهادت بسر میرم
شهید ابراهیم باقری زاده: در آرزوی شهادت بسر میرم معلوم بود دلش اينجا نيست. بعداز شهادت محسن، آرام و قرار نداشت. چيزي در سينه اش سنگيني مي كرد. مي گفت ...
مگه مهمانیآمدی! / قسمت11
خط اول که شکست، صدای بیسیمچی قطع شد + اسارت
خط اول که شکست، صدای بیسیمچی قطع شد + اسارت نویسنده: غلامعلی نسائی عراقی ها خط را شکسته و همه جا را تصرف کردند. ورودی سنگر ما مستقیم تا سنگر ...
شهید محمدباقر ساورعلیا
تنها آرزوی من توی این دنیا شهادت است
تنها آرزوی من توی این دنیا شهادت است نویسنده: محدثه نسائی میگفت: تنها آرزوی من توی این دنیا شهادت است و این شهادت را خداوند بیخودی به هر کسی نمیدهد، ...
مگه مهمانیآمدی! / قسمت10
پشت سه راهی مرگ صدا زدم عموزورقی تو زندهائی!
پشت سه راهی مرگ صدا زدم عموزورقی تو زندهائی! نویسنده: غلامعلی نسائی هر کدام از بچهها سرشان بالا میرفت، پیشانیاش را میزد. بچهها وحشت داشتند، در محدوده تک تیرانداز بد ...
روایتی از «مردانجنگ»/ 2
از آهنگری تا فرماندهی جنگ در برابر گارد آهنین صدام
از آهنگری تا فرماندهی جنگ در برابر گارد آهنین صدام نویسنده: فاطمه بنی یعغوب گفت: چقدر سخت میگیری فقط به مامان نگو که من گجا میروم بگو آمد کیفاش را ...
شهدای دانش آموزی گلستان
شهدای دانش آموزی گلستان/ از کلاس درس تا شهادت در چزابه و شلمچه
شهدای دانش آموزی گلستان/ از کلاس درس تا شهادت در چزابه و شلمچه كسي كه قلبش براي اسلام و امام امت ميتپيد در نهايت هستي خود را در طبق اخلاص ...
گردان عطش با خاطراتی خواندنی از مردان جنگ/۶
خواب شهید بصیر و شهادت برادرش علی اصغر قبل عملیات کربلای یک
گردان عطش با خاطراتی خواندنی از مردان جنگ/قسمت چهارم خواب شهید بصیر و شهادت برادرش علی اصغر قبل عملیات کربلای یک *نویسنده: غلامعلی نسائی گروه حماسه و مقاومت هوران؛ عملیات ...
دنبال هادی رفت ...
آن قدر دنبال هادی رفت که از داوود چیزی باقی نماند!
آن قدر دنبال هادی رفت که از داوود چیزی باقی نماند! جانباز ناصر کاوه یکی از رزمندگانی است که هیچ گاه ارتباط خود را با گذشتهاش قطع نکرد و پس ...
خدایا غلط کردم چتر منور نمیخوام
خدایا! غلط کردم دیگر به خاطر چتر به میدان مین نمیآیم!
خدایا! غلط کردم دیگر به خاطر چتر به میدان مین نمیآیم! یکی از سرگرمیهای رزمندههای تخریب در میدان مین، جمع کردن چتر منور بود. نیروها مشتاق بودند یک چتر منور ...
۱۵ سالهها به این گردان ممنوع!
ورود زیر ۱۵ سالهها به این گردان ممنوع!
ورود زیر ۱۵ سالهها به این گردان ممنوع! پسرم فقط ۱۳ سال داشت. فرماندهشان به علیرضا گفته بود که بیسیمچی شود، اما او گفته بود که من با پول بیتالمال، ...