کد خبر:15956
روایت خواندنی سردار حاجیزاد
شهید شفیعزاده؛ آمدهام جان بفروشم!
شهید شفیعزاده؛ آمدهام جان بفروشم! *روایت خواندنی سردار حاجیزاده از شهید شفیعزاده و تشکیل توپخانه سپاه فرمانده نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید: شهید شفیعزاده، یک خصوصیتی اضافه بر سایر سرداران شهید داشت و آن گمنامی این بزرگوار است. یکی از افتخارات بزرگ من این است که شفیعزاده فرمانده من بود. حماسه و […]
بله، شهید شفیعزاده شهید گمنام بود. غیر از عدّه محدودی که دور و بر ایشان بودند واقعاً کسی ایشان را نشناخت حتی ایشان در تبریز هم غریب بود، گمنام بود، بعضی اوقات من فکر میکنم شاید ماها کوتاهی کردیم، شاید همرزمان و رفقای ایشان باید بیش از این عمل میکردند.
یعنی یک جوری داشت جا میانداخت که انگاری این فکر، فکر توست. آن زمان برادر عزیزم سردار سپهری فرمانده گروه ۵۶ یونس بود. و این کار را کردیم و آتش توپخانه را که بر سر نیروهای خودی بود و تعداد زیادی هر روز شهید میشدند را توانستیم خاموش کنیم یا عبور ناوچهها از خور عبدالله که مشکلاتی ایجاد کرده بود را خاتمه دهیم.
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه