نوربالا| یک شهید: حق نداری برای امام حسین(ع) گریه کنی!
مادر شهید رضا فرزانه میگوید: یک شب آمد و گفت: من یک موقع اگر بروم سوریه ناراحت نمیشوی؟ گفتم: چرا، ناراحت میشوم. شما که میروی من هم عصای دستی جز شما ندارم. چشمهایم پر از اشک شد.
به گزارش گروه حماسه و مقاومت هوران – سردار رضا فرزانه به سال ۱۳۴۳ متولد شد. وی یکی فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید.
شهید فرزانه از جانبازان دفاع مقدس بود که سه بار طی سالهای ۱۳۶۲، ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ در دوران جنگ تحمیلی مجروح شد. این شهید مدافع حرم پس از ۴۰ روز حضور داوطلبانه در سوریه به شهادت رسید و پیکرش پس از گذشت ۶ سال کشف و هویت او از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. آنچه میخوانید خاطرهای است از مادر شهید.
وقتی رضا میخواست برود سوریه گفت: مامان! هر کسی به داد کسی نرسد، روز قیامت حضرت محمد(ص) میگوید از امت من نیست. وقت تصاویر آوارگی و جنگ سوریه را نشان میداد، ناراحت میشد و میگفت: من باید بروم آنجا. خیلی عشق و علاقه داشت به حرم حضرت زینب(س).
یک بار خودش با خانمش رفت سوریه و آمد، اما آن موقع جنگ نبود. آن روزها میگفت خوشش نیامده بود از حالت آنجا. حتی مکه هم دو بار رفت. اما هر چه به کربلا میرفت، سیر نمیشد. میگفت آدم از زیارت امام حسین(ع) سیر نمیشود. خیلی به اهل بیت علاقه داشت. شکر خدا به راهی رفت که من هم افتخار میکنم.
هر چند اولش نمیخواستم برود، یک شب آمد و گفت من یک موقع اگر بروم سوریه ناراحت نمیشوی؟ گفتم: چرا، ناراحت میشوم. شما که میروی من هم عصای دستی جز شما ندارم. چشمهایم پر از اشک شد.
بعدش آقارضا گفت: بشود، اما دیگر حق نداری برای امام حسین(ع) و بچههایش گریه کنی. این هم فرق نمیکند، حضرت زینب(س) خواهرش است و حضرت رقیه(س) دخترش. دلت میآید چنین بلایی سر حرم خانم بیاورند؟ این را که گفت، من هم گفتم: نه، راضیام به رفتنت. هر طور که دوست داری عمل کن.
منبع
فارس