کد خبر:212
پ
index-443

شهیدی که آچار فرانسه روحیه بود

شهیدی که آچار فرانسه روحیه بود  غلامعلی نسائی دفاع مقدس هوران – شهیدی که آچار فرانسه روحیه بودهوران:، شب عملیات کربلای پنج، غسل شهادت کرد. کوله اش را از نارنجک لبریز، سربند یا زهرا یش را بست. بند دلش را محکم کشید. پایش بیتاب تر از دل، با این همه داود رحیم جعفرآبادی بمب روحیه […]

شهیدی که آچار فرانسه روحیه بود

 غلامعلی نسائی

دفاع مقدس هوران – شهیدی که آچار فرانسه روحیه بودهوران:، شب عملیات کربلای پنج، غسل شهادت کرد. کوله اش را از نارنجک لبریز، سربند یا زهرا یش را بست. بند دلش را محکم کشید. پایش بیتاب تر از دل، با این همه داود رحیم جعفرآبادی بمب روحیه بود.

وقت وداع، دست بچه ها را می چسبید. می گفت: «سرت را بالا بگیر، سمت خدا.» لبخند فوری.

یک نفر آدم و این همه رفیق. بچه ها عاشق و دلباخته اش بودند. یک جورائی آچار فرانسه روحیه بود.

 

شب عملیات کربلای پنج، نارنجک های که توی کوله اش داشت، رفته بود. توی یک شیار. زیر شنی تانک‌ها نارنجک می انداخت.

 

ظهر روز اول عملیات در شلمچه، فرمانده یک توپ 106 شده بود.

 

شجاع و از قدرت تصیم گیری بالائی هم برخوردار بود. با اینکه خیلی شوخ طبع بود. در معرکه جنگ، ولی با برنامه ریزی دقیق، از روی اصول با دشمن می جنگید. با یک قبضه توپ 106 حال تانک های بعثی را می گرفت. گلوله های توپ که تمام شد.

 

گفت: تا من یک دستی به سر و روی این توپ بکشم، شما زودی برید و گلوله برام بیارید.آخه از کجا. دویدیم و رفتیم. هر چه گشتیم؛ گلوله نبود. برگشتیم.

 

دیدم پای توپ 106 تکیه داده، صورتش همه خونین. نرم نرم نفس می کشید. با سربند یا زهراء چشم هایش را بسته بود و ذکر می گفت: یا مهدی. یا زهرا. یا حسین شهید.

 

زانو زدم دستش را محکم چسبیدم. تمام صورت اش. دست هایش. سرش، همه جایش ترکش باران شده بود. دستش، توی دستم بود، صدایش قطع شد. پریده بود. آ‌سمانی آسمانی شده بود.

 

 

 

پایگاه خبری هوران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید