کد خبر:1420
شهید علی اصغر نبی پور سید کلائی
گلوله سهم پیشانی علی اصغر شد
گلوله سهم پیشانی علی اصغر شد نویسنده؛ غلامعلی نسائی گفتم: بیخیال، تو شهید بشو نیستی. از حبیب اصرار، از من انکار، حبیب ناراحت شد و من رفتم کمین رسول شان، نماز را خواندیم، دیگه صبح شده بود گروه حماسه و مقاومت هوران – از سنگر زدم بیرون، از شیار خاکریز وارد کانال شدم. همیشه موقع […]
کور سوئی دارد و از زیر لبه کلاه آهنی می بیند و می جنگد. تک تیراندازها، تک تک می زنند، گلوله قناسه و سیمینوف، ازکنار گوش مان، ویزززز، می گذرند.
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه