کد خبر:12804
پ
۱۴۰۲-۱۳۸۵۱۴-۱
آش را با جایش برداشت و برد!

آش را با جایش برداشت و برد!

آش را با جایش برداشت و برد! دوست شهید اسماعیل نیک‌صفت تعریف می‌کند: شبی برایمان آش آورده بودند و ما جز یک نعلبکی، وسیله دیگری برای خوردن آش نداشتیم. اسماعیل مشتش را در قابلمه کرد،شروع به خوردن کرد. حماسه و مقاومت هوران – بیشتر ما تصور می‌کنیم شهدا افرادی آرام و بی‌سروصدا بودند. اما خیلی […]

آش را با جایش برداشت و برد!

دوست شهید اسماعیل نیک‌صفت تعریف می‌کند: شبی برایمان آش آورده بودند و ما جز یک نعلبکی، وسیله دیگری برای خوردن آش نداشتیم. اسماعیل مشتش را در قابلمه کرد،شروع به خوردن کرد.

حماسه و مقاومت هوران – بیشتر ما تصور می‌کنیم شهدا افرادی آرام و بی‌سروصدا بودند. اما خیلی از آن‌ها شیطنت‌های خاص خود را داشتند.

شهید اسماعیل نیک صفت ، هوران ،  ، به رسم آتش ، حبیب الله دهقانی ، آش شلمکار ، جنگ ایران و عراق ، هوران

روایتی که می‌خوانید خاطره‌‌ای درباره شهید اسماعیل نیک‌صفت است که از زبان همکارش اسماعیل کریمی در کتاب «به رسم آتش» به قلم حبیب‌الله دهقانی آمده:

«هر دوی ما پیش امام جمعه بودیم. اسماعیل محافظ بود و من راننده. یک شب برایمان آش آورده بودند. قاشق نداشتیم. ۲ تا از بچه‌ها هم مهمان ما بودند. برای خوردن آش فقط نعلبکی داشتیم.

اسماعیل تعارف کرد که ما بخوریم. همین که مشغول خوردن شدیم و نعلبکی اول و دوم بالا رفت، یکباره دستش را داخل قابلمه برد و خورد!

با این کارش نمی‌دانستیم بخندیم یا سروصدا کنیم. تا رفتیم قابلمه را بگیریم و چند تا مشت و لگد نثار اسماعیل کنیم، قابلمه را برداشت و فرار کرد!»

پایان پیام/هوران

پایگاه خبری هوران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید