روایتی خواندنی از سردار مرتضی قربانی در گردان مسلم ابن عقیل(ع)
فرصت را غنيمت شمرده و پاي صحبت و خاطرات سردار سرتيپ پاسدار « حاج مرتضي قرباني » از فرماندهان ارشد سپاه در دوران هشت سال دفاع مقدس مي نشينيم تا از روزهاي پاياني جنگ براي ما بگويد.
گروه حماسه و مقاومت هوران – آنچه در پي مي آيد چكيده ايست از يك ساعت گفت و گوي ما با ايشان كه تقديم مي كنيم به روح مطهر شهدا وامام شهدا; آن آينه دار جمال بقيه اللهي
به گزارش هوران – بحث ما پيرامون روزهاي آخر جنگ است. عراقي ها در اوايل سال ۱۳۶۷ هـ . ش. خودشان را بطور تمام و كمال با همه تجهيزات آماده كردند كه در جنوب بار ديگر به ما حمله كنند و با توجه به اطلاعاتي كه ما كسب كرديم. قرار بود اين عملياتها در محورهاي مختلفي چون محور خرمشهر و محور شلمچه (منطقه عملياتي كربلاي ۵ ) و جزاير مجنون دنبال شود.
لذا ابتداي سال ۱۳۶۷ عراقي ها حمله اي را با آتش بسيار گسترده و با استفاده از تجهيزات و امكانات شيميايي در منطقه تدارك ديده بودند. چون آنها از توان آنچنانه اي در مقابله با رزمندگان اسلام برخوردار نبودند (هم در جبهه هاي پدافندي شان شكست مي خوردند و خطوط شان سقوط مي كرد و هم در عملياتهاي آفندي , نيروهايشان روحيه نداشتند كه با رزمندگان اسلام بجنگند و تاب مقاومت نداشتند) لذا با استفاده از يكسري تجهيزات , امكانات و وسايلي چون گازيت , مين , بشكه هاي فوگاز , سيم هاي خاردار , ميله هاي خورشيدي , كانالهاي عريض و طويل و آب انداختن جلوي رزمندگان اسلام , و استفاده از سنگرهاي كمين بسيار و استفاده از نور افكن و تپه هاي ديده باني و دكل هاي بلند , مي خواستند تقريبا آن تهاجم رزمندگان اسلام را سد كنند و نگذارند موفق شوند و اگر هم موفق شدند صد در صد به موفقيت نرسند.

سردار حاج عیسی اتراچالی فرمانده گردان مسلم – سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا
از طرفي تجهيزات شيميايي و استفاده از مواد شيميايي هم بعنوان يك امكان و پتانسيل بالايي در اختيار شان بود. مثلا در عمليات والفجر ده از سيانور استفاده كردند , موادي كه با يك دم و بازدم در سيستم تنفسي , بلافاصله انسان حالت خفگي پيدا مي كند و فوت مي شود , من آنجا يادم است كه بر اثر استفاده از بمب هاي سيانور شايد حدود ۱۰۰ الي ۱۵۰ نفر از نيروهاي من از گردان امام حسين (ع ) كه فرماندهي آن به عهده سردار شهيد كلبادي , يكي از فرمانده گردانهاي قهرمان لشگر ۲۵ كربلا بود به شهادت رسيدند.
معمولا وقتي عراقي ها به تنگا مي افتادند مثل روز و شب عمليات از همه امكاناتي كه عرض شد استفاده مي كردند و استفاده از مواد شيميايي يكي از روشهايي بود كه دشمن در اين سالهاي آخر جنگ بطور گسترده استفاده مي كرد; در واقع از عمليات خيبر وقتي توان ما را ديد كه ما رفتيم در عمق دشمن نفوذ كرديم و توانستيم ضربات سنگين به آنها وارد كنيم و جاده بغداد ـ بصره را ببنديم در آنجا از مواد از پيش تهيه شده شيميايي استفاده كردند و در اين عملياتهاي روزهاي آخر جنگ هم بطور گسترده چه در تهاجم و چه در آفند و پدافند از مواد شيميايي استفاده مي نمودند.

سردار حاج عیسی اتراچالی با شهدای گردان مسلم
ما در عمليات كربلاي پنج از مرز خودمان عبور كرديم و چيزي در حدود ۵ ـ۶ كيلومتر وارد خاك عراق شديم و به ده كيلومتري بصره رسيده بوديم و بخش عظيمي از كانال ماهيگيري را كه سد بسيار عظيمي بود و عراق آن را در مقابل رزمندگان اسلام از گوشه شلمچه تا مقابل بصره احداث كرده بود را به تصرف خودمان درآورديم و از سخت ترين و مستحكمترين موانع و استحكامات در محور شلمچه گذشتيم لذا همه اين پيروزيهاي ما براي دشمن بسيار سنگين تمام شد و آن ها را بر آن داشت تا با ترفندها , برنامه ها و نيرنگهاي مختلف سعي نمايند اين منطقه را از ما باز پس بگيرند و بعد از باز پس گيري فاو تمام توانشان را در اين منطقه (شلمچه ) صرف كردند و منطقه مورد نظر را در ابتداي سال ۱۳۶۷ هـ . ش در تك بسيار عظيم و گسترده اي كه با حمايت شرق و غرب انجام شد , از ما باز پس گرفتند.
بعد از آن طبق اطلاعات و اخباري كه از اسراي عراقي بدست آمد , در جريان قرار گرفتيم كه عراق قصد دارد دفاع متحرك را دنبال كند و منافقين هم در اين رابطه فعال شدند و نيروهايشان را براي شناسايي فرستادند و مشتركا در حال برنامه ريزي براي يك عمليات گسترده بودند , لذا ما بلافاصله وسايل , امكانات و نيروهايمان را سازماندهي كرديم و عمليات مقابله به مثل را بعنوان دفاع متحرك تحت عنوان بيت المقدس هفت , طراحي نموديم و در بين منطقه پادگان حميد و جفير , مكاني را براي مانور و تمرين نيروها انتخاب و حدود يك هفته در منطقه مورد نظر مشغول مانور و تمرين نيروها شديم و هدف اين بود كه همه نيروهاي ما بتوانند با وسايل وتجهيزاتشان دفاع متحرك را آموزش ببيند و از طرفي هم ما اطمينان پيدا كنيم كه مي توانيم عمليات دفاع متحرك را انجام دهيم بعد از آن در كنار اين مانور آمديم نيروهاي سربازمان را آموزش داديم.








