مگه مهمانیآمدی! / قسمت دوم
روایتی جداب و پر ماجرا و شگفت از یک بسیجی گرگانی
*نویسنده: غلامعلی نسائی
«مگه مهمانی آمدی! روایتی جداب و پر ماجرا و شگفت از یک بسیجی گرگانی «حاج حسین ربیعی» در هیاهوی « نوجوانی، انقلاب و جنگ»، تا مرز اعدام پیش رفت و ذره ذره شهید شد، ماجرائی غریب و شگفت که مرزهای کشور را در نوردید، از حرم اهلبیت حضرت زینب کبری تا حرم آقا اباعبدالله الحسین(ع)… بخوانید و بدانید که تاریخ قضاوت خواهد کردکه بر ما بسیجیان چه گذشت…
حماسه و مقاومت هوران – خانوادههای که شهید داده بودند به اعتراض برخواستند و گفتند: این پاسبانهای دیروز بچههای ما را به گلوله بستند و کشتند، چرا با آنان مدارا میکنید. قصاص مرگ، مرگ باید کشته بشوند.








