کد خبر:12092
پ
۱۴۰۲-۳۰۲۱۶۰
نقش اسرای ایرانی در کربلا

اسرای ایرانی، در نقش اسرای کربلا

اسرای ایرانی، در نقش اسرای کربلا یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس روایتی متفاوت از روزهای اسارتش توسط رژیم بعث عراق را بیان کرده است. گروه حماسه و مقاومت هوران – اسرای ایرانی دربند رژیم بعث عراق همه تلاش خود را می‌کردند تا کمی از سختی‌های اسارت را کم کنند. آنان با توسط به معنویات […]

اسرای ایرانی، در نقش اسرای کربلا

یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس روایتی متفاوت از روزهای اسارتش توسط رژیم بعث عراق را بیان کرده است.

گروه حماسه و مقاومت هوران – اسرای ایرانی دربند رژیم بعث عراق همه تلاش خود را می‌کردند تا کمی از سختی‌های اسارت را کم کنند. آنان با توسط به معنویات راه دشوار اسارت را به گونه‌ای که متفاوت سپری کردند. در این خصوص «حسن اسلامپور کریمی» از آزادگان دوران دفاع مقدس خاطره‌ای را بیان کرده است که در ادامه می‌خوانید.

یکی از زیارت عاشورا در اسارت، صفای دیگری داشت؛ چون آزادگان، خود را در نقش اسرای کربلا می‌دیدند. به عبارت دیگر، اسارت، یک تعزیه واقعی و عینی شده بود. در آنجا خون؛ خون واقعی بود نه رنگ قرمز. یزیدیان نیز همان بعثی‌های بی‌رحم بودند که به قصد کشتن می‌زدند؛ نه نمایشی و صوری. ضربات هم واقعی بود؛ با این تفاوت که در کربلا کابل و باتوم نبود و به جای آن‌ها نیزه‌ها و تازیانه‌ها بودند که بر بدن‌های اسرا فرود می‌آمد. اگر در شب عاشورا مناجات و ذکر، شیرینی بیشتری داشت، در اسارت نیز ذکر و زیارت و دعا، فضای اسارت را تحمل‌کردنی می‌کردند.

به هر حال، جوان ایرانی و بسیجی به عشق «حسین علیه السلام» زنده است. ما می‌بایست هزینه‌های عزاداری برای محرم را می‌دادیم.. محرم سال ۶۶ بود که براداران بند رو به رویی ما تصمیم گرفتند یک عزاداری درست و حسابی ترتیب دهند و به تهدید‌های بعثی‌ها توجهی نکنند. زیارت عاشورا با سوز و گدازی بی‌نظیر شروع شد. نوحه‌هایی نیز که مداحان از حفظ داشتند رونق دیگری به مجلس داده بود. عراقی‌ها از سر و صدای آن بند، فهمیدند که اسیران قوانین مهمی را نقض کرده‌اند.

تماس با سلسله مراتب بالا باعث شد که صد‌ها نیروی بعثی به اردوگاه ۱۱ تکریت گسیل شوند و عاشورایی دیگر به پا شود. میزان جراجات در اثر شکنجه‌ها خیلی زیاد بود. هیچ عزاداری سالم نماند و بعضی از آن‌ها از جوانان بسیجی مشهد بودند. قضیه از آنجا شروع شد که بعثی‌ها در هنگام سجده آخر زیارت عاشورا سر رسیدند. بعثی‌ها از پشت پنجره هر چه تهدید کردند، کسی از سجده برنخاست. این امر باعث خشم آن‌ها شد.

آن‌ها بعد از باز کردن درب آسایشگاه و آوردن اسرا به محوطۀ شکنجه‌گاه، صحنه‌های دلخراشی را از روی ددمنشی به وجود آوردند.

بار‌ها با همین گوش خود شنیدم که بعثی‌های از خدا بی‌خبر می‌گفتند اگر حسین «علیه السلام» شهید شد به شما چه مربوط است. تازه، امام حسین «علیه السلام» که عرب بود. اگر قرار باشد کسی برای او ناراحت باشد، باید ما باشیم نه شما آتش‌پرست‌ها و مجوس‌ها!

سلام بر آن‌هایی که ابتدا رزمنده اسلام شدند و سپس در اثر ضربات و صدمات جنگ و اسارت، جانباز گردیدند و بعد از دریافت مدال افتخار آزادگی و همدردی با اسیران کربلا، در گوشه غربت اسارت در اثر شکنجه‌ها و یا بیماری و عدم رسیدگی توسط بعثیان کافر، مدال شهادت را دریافت نمودند.

انتهای پیام/هوران

پایگاه خبری هوران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید