دندانهای آمریکا و ماشه اسرائیل؛ مقاومت پاسخ را در زمان خود مینویسد
غلامعلی نسائی
ترور فرمانده برجسته مقاومت، سید ابوعلی الطباطبایی، نه یک حادثه نظامی، که اعلام ورود به مرحلهای تازه از نبرد راهبردی میان حزبالله و رژیم صهیونیستی است. این عملیات، در کنار خون شهیدان، تصویری از برخورد دو مدل امنیتی و آیندهساز را رقم میزند: مدلی که با حمایت آمریکا میخواهد لبنان را خلع قدرت کند، و مدلی که با شبکهای عمیق و چندنسلی، قدرت را بازتولید میکند.
پایگاه خبری هوران – ترور سید ابوعلی الطباطبایی، همچون زخمی از آتش، بر پیشانی جغرافیای مقاومت نقش بست؛ زخمی که نه یک گلوله، که زبان یک معادله تازه بود. دشمن با دستان آلوده به دلارهای واشنگتن، نه فقط فرماندهای را هدف گرفت، بلکه تلاش کرد ستونهای آینده لبنان را بر خاک تردید بخواباند. گویی صهیونیسم با چنگالهای آهنینش میخواست از آسمان، سایه تهدیدی تازه بر زمین بگستراند؛ تهدیدی که از دل اتاقهای فکر آمریکا، به پهپادهای حامل مرگ ترجمه شده است.

اما مقاومت، درختی نیست که با بریدن یک شاخه بیفتد. حزبالله در میان خون شهیدان خود، سالهایی طولانی، ریشههایش را به ژرفای تاریخ فرو برده؛ ریشههایی که از هر قطره خون، فرماندهی تازه میرویاند. ترور طباطبایی، نه ضربه به فرد، که آزمون صهیونیسم در برابر جنگلی است که هرگز نمیسوزد. تلآویو در خیال بیمار خود، میپندارد میتواند با بریدن سر، اندامی را از حرکت بازدارد، حال آنکه مقاومت با هزار سر، هزار چشم و هزار بازو، شبکهای از دانش، تجربه و فرماندهی را همچون یک نقشه زنده در گستره نبرد گسترانیده است.
این ترور، تصویری از برخورد دو مدل است: اسرائیل که میخواهد آینده لبنان را شبیه صحنهای بینور و بیصدا کند، و مقاومت که با انباشت قدرت، با تربیت نسلها و با سیاستی که همچون شب مهتابی، نورش را پنهان میکند، اما هرگز خاموش نمیشود، نقشه دشمن را به تمسخر گرفته است. این جنگ، نبردی از جنس بمباران نیست؛ نزاعی است میان دانشی که در سینه شهیدان ذخیره شده و ساختاری که دشمن، حتی با همه جاسوسهایش، نمیتواند راه نفوذ به آن را بیابد. ترور شهید سید ابوعلی الطباطبایی، نه پایان که فصل جدیدی است؛ فصلی که در آن، هر خون، معادله تازهای خواهد نوشت، و هر معادله، ضربهای سنگینتر بر پیکر اشغالگری خواهد بود که هنوز معنای شکست را نفهمیده است.
این خون، سکوت نمیکند؛ تنها زمان پاسخ را انتخاب میکند، همانگونه که شیخ نعیم قاسم گفت: «ما حق داریم پاسخ دهیم و زمان آن را خود تعیین خواهیم کرد.» زمان، شمشیری است که صهیونیسم آن را نمیبیند؛ اما بر گردنش فرود خواهد آمد.