از مکتبخانه تا جبهه نور؛ روایت زندگی شهید صادق مکتبی
صادق مکتبی از دل روستای محمدآباد برخاست؛ کودکی که با اذان پدر آغاز شد و با کار، ایمان و پاکی بزرگ شد. او از همان سالهای کودکی نشان داد که برای مسیر بزرگی خلق شده؛ مسیری که بعدها او را در صف شهیدان جاودانه کرد.
پایگاه خبری هوران – در یک صبح زمستانیِ ۲۶ آبان ۱۳۴۲، هنگامی که حاجصفر مکتبی در مکتبخانه سرگرم درسخواندن کودکان بود، خبر رسید: «بیا، خدا پسری به تو داده!» جهان در همان لحظه به روی او و خانوادهاش گشوده شد.

کودک را که در آغوش گرفت و اذان را در گوشش خواند، حس کرد که این نوزاد، تنها یک آمدن ساده نیست؛ نسیمی از آسمان است. نامش را گذاشت صادق؛ چون در چهرهاش راستی میدرخشید.
صادق در میان خاک گرم روستای محمدآباد و صفای مردمان سادهدلش بزرگ شد؛ جایی که مسجد، خانه دوم مردم بود و نان حلال، معیار زندگی. شهری که هزار رنگِ نظام پهلوی در آن جاری بود، هنوز فاصلهای دور با روح پاک روستا داشت؛ تلویزیون، سینما و ترویج بیشرعی پهلوی، جایی در دل فرهنگ روستائیان نداشت. آنها فرزندانشان را با صدای اذان، شرم باران، کار، زراعت و جمعهای صمیمی تربیت میکردند.
در چنین دنیایی، صادق از همان هشتسالگی نماز را آغاز کرد؛ نه از روی تکلیف، که از شوق. چهره خندانش، زبان نرمش و دوستیهای بیریایش سبب میشد هرکس یکبار با او سخن بگوید، رفاقت یک عمر در دلش جوانه بزند. حاجصفر با چشمان یک پدر و دلی فراتر از زمان، رشد فرزندش را تماشا میکرد و میدید که چگونه صادق، آرامآرام به جوانی با شخصیت بزرگ و ویژه تبدیل میشود.
زندگی ساده اما سخت بود؛ پهلوی زمین کشاورزان را گرفته بود و دهقانان با رنج و تنگدستی روزگار میگذراندند. با این وجود، صادق هرگز خم نشد. کمکحال مادر بود، گاوها را به چرا میبرد، در زراعت کنار پدر میایستاد و باری از دوش خانواده برمیداشت.
وقتی دوره ابتدایی را در روستا تمام کرد، برای ادامه تحصیل راهی گرگان شد. حاجصفر با همان توان اندک، برایش در شهر خانهای گرفت. صادق روزها در آهنگری کنار داییاش کار میکرد؛ چکش بر آهن میزد و عصرها غبار کار را از چهره میگرفت و شب، چراغ کوچک اتاقش را روشن میکرد و درس میخواند.
او فرزند ایمان بود، فرزند تلاش، و فرزند امید. جوانی که آجرهای آیندهاش را با عرق پیشانی و نور چشمها میساخت.
این همان صادقی بود که بعدها نامش بر تارک انقلاب و جهاد نشست؛ جوانی که مسیر زندگیاش از همان لحظه اذان تولد، به سوی روشنایی نوشته شده بود.
هوران؛ خطی بی پایان تا ملکوت شهیدان
کد: ۳۴۰