- پایگاه خبری هوران - http://houran.ir/fa -

غزه بی‌صدا می‌جنگد؛ روایت مردمی که برای آب نفس می‌کشند

غزه بی‌صدا می‌جنگد؛ روایت مردمی که برای آب نفس می‌کشند

بحران آب در غزه به فاجعه‌ای تمام‌عیار تبدیل شده است؛ جایی که تشنگی در سایه محاصره و نسل‌کشی، زندگی دو میلیون انسان را به نبردی روزانه بدل کرده است.

پایگاه خبری هوران – غزه؛ سرزمینی که روزی آواز امواجش تشنگی را می‌شست، امروز زیر سایه نسل‌کشی و محاصره‌ای که ریشه در اتاق‌های تاریک قدرت دارد، به کویری از عطش بدل شده است؛ کویری که دستان رژیم صهیونیست، با حمایت بی‌رحمانه آمریکا، هر قطره آب آن را به گروگان گرفته است.

غزه بی‌صدا می‌جنگد؛ روایت مردمی که برای آب نفس می‌کشند

آب در غزه دیگر تنها مایع حیات نیست؛ نبردی روزانه، نفس‌گیر و فرساینده است که مردم را میان زندگی و مرگ آویزان کرده است.

حملات پیاپی، شبکه‌های آب و فاضلاب را در بیشتر مناطق نوار غزه به تلی از آهن سوخته تبدیل کرده و ساکنان بازگشته به خانه‌های ویران‌شده، در اولین قدم با حقیقتی تلخ روبه‌رو می‌شوند: تشنگی؛ دشمنی خاموش که هر روز تیزتر و بی‌رحم‌تر بازمی‌گردد.

در غیاب لوله‌کشی، مردم سایه‌به‌سایه تانکرهای سیار حرکت می‌کنند؛ زنانی که بطری‌های پلاستیکی را چون آفتاب‌پرستِ امید در دست گرفته‌اند، کودکانی که با پاهای برهنه میان آوار می‌دوند، و مردانی که زیر آفتاب سوزان، کیلومترها طی می‌کنند تا چند قطره آب را به خانه برسانند. آنچه به دست می‌آورند، نه برای نظافت و شستشو، بلکه تنها برای زنده ماندن است؛ سهمیه‌هایی اندک که زندگی را از سقوط نهایی بازمی‌دارد.

طارق عواد، مردی که خانه‌اش را در حملۀ «جدعون۲» از دست داد، امروز تشنگی را بزرگ‌ترین دشمن خانواده‌اش می‌داند. او روزانه برای یافتن آب مسیرهای طولانی را طی می‌کند. چاه همسایه‌اش، که زمانی تکیه‌گاه محله بود، زیر آتش صهیونیست‌ها نابود شد. پمپ چاه پس از روزها تلاش با شعلۀ ژنراتوری فرسوده سوخت و امید اندک محله بار دیگر در دود محاصره گم شد. طارق می‌گوید: «در غزه همه‌چیز سخت است، اما وقتی آب باشد، زندگی کمی مهربان‌تر می‌شود. بدون آن نه شستشو ممکن است، نه غذا، نه زندگی.»

در سوی دیگر شهر، مریم اسماعیل دانشجویی که خانه‌اش در بمباران نیمه‌ویران شده—می‌گوید: «همۀ زندگی ما گره خورده به چیزی که نداریم: آب.» چاه‌های آلوده، پمپ‌های ازکارافتاده، شبکه‌هایی که زیر بمباران نابود شده‌اند، و کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن که بی‌سوخت خاموش شده‌اند…

در چنین وضعیتی، هر قطره آب به جواهری تبدیل شده که باید برای به دست آوردنش جنگید. مریم ظرف‌های خالی را هر روز دو کیلومتر حمل می‌کند تا از تنها شیر باقی‌مانده در محله آب پر کند؛ شیری که به سختی چند ده خانواده را زنده نگه می‌دارد. کودکان در خانه‌اش از عفونت‌ها و بثورات پوستی رنج می‌برند؛ آب را می‌جوشانند، اما شوری عجیب آن جز طعم محاصره نیست.

در پشت پرده این فاجعه، جنایتی سازمان‌یافته جریان دارد. اسناد دفتر رسانه‌ای دولت در غزه نشان می‌دهد ارتش اشغالگر بیش از ۱۱۲ کارخانه آب‌شیرین‌کن را هدف قرار داده و ۷۲۰ چاه آب را نابود کرده است؛ حمله‌ای سیستماتیک علیه حق حیات، در کنار حمایت سیاسی و نظامی آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان.

با این همه، تلاش‌ها برای حفظ همین اندک جریان آب ادامه دارد. سازمان آب غزه با وجود بسته شدن گذرگاه‌ها، فعال‌سازی چند چاه، راه‌اندازی نقاط جدید پر کردن آب و ایجاد کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن کوچک را دنبال می‌کند. اما آنچه از بیرون «راه‌حل» خوانده می‌شود، در حقیقت مسکّنی کوتاه‌عمر بر زخم عمیق محاصره است.

میان انفجار و عطش، مردم غزه هر روز با تقدیری روبه‌رو می‌شوند که جهان مدعی تمدن، آن را رقم می‌زند: نبرد برای بقا؛ نبرد برای جرعه‌ای آب. در غزه، آب دیگر تنها یک حق نیست؛ آخرین سنگر زندگی است که زیر چکمه‌های اشغال و سکوت جهانی در حال فروپاشی است.