سنوار، فرمانده طوفان: مردی که از سلول تاریک تا افق آزادی راه گشود
نویسنده: غلامعلی نسائی
در سالروز شهادت یحیی السنوار، قهرمان طوفان الاقصی، نامش همچون ندای بیداری در میان خرابههای غزه طنینانداز است. او فرزند اردوگاه، آموزگار مقاومت، و مردی بود که از بند زنجیر، افسانهای از ایستادگی ساخت و تا واپسین نفس، پرچم آزادی را بر دوش کشید.
پایگاه خبری هوران – در سپیدهدمی خونآلود، تاریخ بار دیگر بر نامی خم شد که در تار و پود خاک و آتش غزه معنا یافت؛ شهید یحیی السنوار، مردی که از دل تاریکی سلولهای انفرادی برخاست و خورشید آزادی را بر افق محاصرهشدهی وطنش نشاند. او نه تنها فرماندهی نبرد طوفانالاقصی بود، بلکه روایت زندهی ارادهای است که در برابر هیولای اشغال و جنون مرگبار صهیونیسم ایستاد، جنایتی که در آغوش حمایت آمریکا جان میگیرد و وجدان جهان را به سخره میگیرد.

السنوار، فرزند اردوگاه خانیونس، از خاک فقر و آوارگی برخاست؛ جایی که نان، بوی باروت میداد و کودکی در سایهی سرباز اشغالگر قد میکشید. او در دانشگاه اسلامی غزه، واژه را به سلاح بدل کرد، شعر را به شعار مقاومت، و از همانجا به سنگر مردان خدا پیوست. از سالهای جوانی، اندیشهاش با خون و ایمان درهم آمیخت تا «مجد» را بنا نهد؛ سازمانی که خیانت را میشکافت و چهرهی مزدوران را افشا میکرد.
بیستوسه سال در زندانهای آهنین صهیونیست، او را نه شکست، بلکه صیقل داد. در عزلتِ چهار دیوار سیمی، زبان دشمن را آموخت تا چهرهاش را بشناسد، کتاب نوشت تا نسلهای آینده بدانند چگونه میتوان از درون قفس، تاریخ را نوشت. قلمش چون خنجر، جهل اشغالگران را میشکافت، و ذهنش میادین نبرد را طرح میریخت.
وقتی در سال ۲۰۱۱ در معاملهی «وفاء الأحرار» آزاد شد، به جای آسودگی، بار سنگین ملت را بر دوش کشید. از پشت میز سیاست تا میدان نبرد، از طرح امنیتی تا فرمان نظامی، گام به گام در خط مقدم ایستاد؛ مردی که هر زخم را نشان افتخار میدانست.
در اوج طوفان الاقصی، هنگامی که آتش صهیونیسم با بنزین حمایت آمریکا شعلهورتر میشد، السنوار، مجروح اما استوار، آخرین گلوله را نه برای بقا، بلکه برای عزت شلیک کرد. در روز شانزدهم اکتبر ۲۰۲۴، او با جعبهی فشنگ بر سینه و ایمان بر لب، بر خاک افتاد؛ اما خونش چون فانوس، راه را برای فرزندان مقاومت روشن کرد.
