طوفان خشم ابوعبیدههای بیشمار، کاخ توهمات صهیونیستی را در هم کوبید
نویسنده: غلامعلی نسائی
در تاریکترین شبِ محاصره، وقتی آسمان غزه از آتش و فولاد میگریست، ققنوسی از خون برخاست. نامش «ابوعبیده» بود؛ صدایی که از دل ویرانهها طنینانداز شد و پردههای دروغ جهان را درید. اما دشمن ندانست که با شهادت او، هزاران ابوعبیده از خاک سر برمیدارند و طوفان خشمشان، توهمات رژیم صهیونیستی را برای همیشه در هم میکوبد.
پایگاه خبری هوران – در دل شب سیاه اشغال، که آسمان فلسطین به رنگ خون و دود درآمده بود، اژدهای صهیونیستی با پشتیبانی اژدهای خفته آمریکا، آتش و مرگ بر سر مردمان بی پناه می بارید.
زمین می لرزید و آسمان از فریادهای خاموش شده میگریست. در این ظلمتکده، ققنوسانی متولد میشدند که هر بار از خاکستر خویش برمیخاستند.
ابوعبیده، این اسطوره قرن، یکی از آن ققنوسان بود؛ نه یک مرد، که یک اندیشه، یک نماد مقاومت که ریشه در اعماق خاک مقدس فلسطین داشت.

او که بود؟ صدایی بود که از دل غارهای محاصره شده و زیرزمینهای بمباران شده برمیخاست و چونان تندر، ارکان رژیم غاصب را میلرزاند. چفیه اش، پرچم عزت بود و کلامش، تیغی برنده که پرده از جنایات صهیونیستها برمیداشت.
او «ابوعبیده» سخنگوی گردانهای قسام بود، اما در حقیقت، زبان گویای تمامی آوارگانی بود که خانههایشان را ویران کرده بودند و فرزندانشان را به خون کشیده بودند.
دشمن، این نماد شکست ناپذیر را کور خوانده بود. فکر می کرد با انبار کردن بمبهای ساخت آمریکا و پهپادهای مرگ بار میتواند این صدا را برای همیشه خاموش کند.
پس در اقدامی حاکی از ترس و درماندگی، ناجوانمردانه به سویش یورش برد. اما آنچه در نهایت به دست آوردند، تنها پیکری بود که به خاک میافتاد، نه آن اندیشه جاویدان.
شهادت او، نه یک پایان، که آغازی دیگر بود. همان گونه که خورشید در پس ابرهای سیاه جنگ نیز هر روز طلوع میکند، نام ابوعبیده در دل هر جوان فلسطینی و هر آزادهای در این جهان شعلهور شد.
ابوعبیده شهید شد، اما هزاران ابوعبیده با چفیه های معترض و کلامهای آتشین برخاستند. هر نوجوانی که سنگی به سوی غاصب پرتاب می
کند، هر مادری که داستان مقاومت را برای کودکش زمزمه میکند، و هر آزادهای که فریاد «القدسلنا» سر میدهد، ادامه راه اوست.
رژیم خبیت صهیونیستی با حمایت بی قید و شرط ارباب آمریکاییاش، گمان کرد با کشتن یک تن، میتواند انقلابی را دفن کند. اما ندید که ابوعبیده در خون این مردم جاری است.
او در هر خانه ای، در هر کوچه پس کوچهای از فلسطین ایستاده است. شهادتش، حماسهای نوین آفرید؛ حماسهای که تا آزادی قدس شریف، همچنان سروده خواهد شد و طبلهای شکست را برای اشغالگران به صدا در خواهد آورد.
و اینگونه بود که افسانه، بر مرگ چیره گشت و توهم پوچ صهیونیست ویران شد.