- پایگاه خبری هوران - http://houran.ir/fa -

احمد الدیک؛ کودک ده‌ساله فلسطینی بزرگ‌ترین کابوس اشغالگران

احمد الدیک؛ کودک ده‌ساله فلسطینی بزرگ‌ترین کابوس اشغالگران

نویسنده: غلامعلی نسائی

روزی که اشغالگران فکر می‌کردند روح یک کودک را شکسته‌اند، در واقع مشعل‌دار جدیدی برای مقاومت ساخته بودند.

پایگاه خبری هوران – سحرگاه بود. سکوت روستای کفر الدیک با صدای مهیب شکستن درها و فریادهای سربازان صهیونیست درهم شکست. احمد الدیک، ده ساله، با چشمانی خواب آلود از بستر بلند شد. هنوز فرصت نیافته بود کاملاً بیدار شود که دو سرباز مسلح با چکمه‌های سنگین به اتاقش هجوم آوردند.

دستان کوچکش را با بند پلاستیکی سفت بستند. چشمانش را با پارچه‌ای سیاه پوشاندند. صدای خشن سربازی در گوشش پیچید: بابایت کجاست؟ اگر نگویی، تو را جای او می‌سوزانیم!

احمد لرزید. نه از ترس، که از خشم. با وجود سن کم، می‌دانست این صحنه‌ها برای کودکان فلسطینی عادی شده است. پنج ساعت تمام، در مرکز بازجویی، روی صندلی سرد فلزی نشست. سربازان با چهره‌های خشن دورش حلقه زده بودند.
سرباز خبیث با فریاد؛

“بابا، خودت را تسلیم کن… وگرنه…”

احمد الدیک؛ کودک ده‌ساله فلسطینی بزرگ‌ترین کابوس اشغالگران

صدای احمد می‌لرزید، اما تسلیم نمی‌شد. در دلش شعله‌ای از مقاومت زبانه می‌کشید.

وقتی بالاخره او را رها کردند، احمد دیگر آن کودک سابق نبود. چشمانش عمیق‌تر شده بود، گویی سال‌ها تجربه در آنها موج می‌زد. شب‌ها کابوس می‌دید، اما هر صبح با اراده‌ای قوی‌تر از روز قبل از خواب برمی‌خاست.

روزی که اشغالگران فکر می‌کردند روح یک کودک را شکسته‌اند، در واقع مشعل‌دار جدیدی برای مقاومت ساخته بودند. احمد الدیک، با آن قامت کوچک و اراده‌ای بزرگ، به نمادی زنده از پایداری فلسطین تبدیل شد.
*
“ما را می‌زنند، پس هستیم. ما را زندانی می‌کنند، پس پیروزیم.”