حکایت شگفت شهدا غزه
شهید طلا ابواجوا – باباجون میتونم اسباب بازیهامو با خودم ببرم بهشت!؟
نویسنده: غلامعلی نسائی
شهید طلا ابواجوا کودکی بازیگوش و شاد، با کفشهای قشنگ «اسکیتش» مثل همهی کودکان جهان، زندگی و شادی را دوست داشت.
رژیم صهیونیست اشغالگر به شیوه جنایتکارانه خود به شادی و بازی کودکان نازنین غزه اعتراض و آنها را با بمب و موشکهای آمریکائی مورد هدف قرار میدهد تا مدعیان حقوق بشری جهان استکبار، پایان زندگی آنان را در کاخ سفید جنش بگیرند
پایگاه خبری هوران – طلا هنگام بازی با کفش زیبای اسکیت خود روی زمین خاکی در شمال غزه «سرزمین مادری» خود، با کفش اسکیت خود میپرخید و میلغزید و شادی کنان با بچهها میچرخیدند و شادی میکردند تا به دنیا بگویند «اینجا سرزمین مادری ما «غزه» است که ناگهان موشک و بمب رژیم خبیث جنایتکار صهیونیستبی «زمین بازی بچهها را به آتش و خون کشید و طلا با کفشهای قشنگ اسکیت خود به شهادت رسید.

پی نوشت:
غزه نام شهری فلسطینی در «نوار غزه» که از آسمان آن رزیم جعلی جنایتکار و خبیث صهیونیستی لحظه به لحظه بمباران میکند و هزاران زن و مرد و کودک و نوجوان، مادران باردار – نوزادان تازه متولد شده را «در یک نسل کشی بیسابقه] قتل عام میکند اما جهان غرب، مستکبران جنایتکار مدعی حقوق بشری، آگاهانه چشم به روی جنایت فجیع رژیم غاصب صهیونیستی بر کشتار مردم مظلوم غزه بستهاند، آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان نازی، و دیگر مستکبران خونخواری همپیمان «نتانیاهوی» کودک کش هستند.