شهدای گردان های شهید عزالدین قسام 
فرمانده میدان «شهید سعید محمد العبد ابوفول» لبخند می زند و می بخشد+عکس
نویسنده: غلامعلی نسائی
امروز در برابر شهیدی هستیم که به سرافرازی و سربلندی رسیده و شمعی از شمعهای قسام است، از آنهایی که همچون نسیمی از زندگی ما میگذرند و ما را در میان عطری معطر و فراگیر رها میکنند، عطری معطر که در ذهن و قلب ما فرو نشسته کرده که فراموش کردن آنها برای ما بسیار دشوار است.
محور مقاومت هوران – مجاهد و فرمانده میدان، در راه خدا مجاهدت میکند تا سرزمین مقدس فلسطین «بیتالمقدس» شریف را از هتک حرمت اشغالگران نازی و غاصب رژیم صهیونیستی خبیث آزاد کند، او شهید فرمانده میدان؛ سعید محمد العبد ابوفول است.

سعید ابوفول، متولد ۱۹۷۷ میلادی، در آغوش خانوادهای محافظهکار متعهد، پرورش یافته بر اساس آموزههای اسلام واقعی و عشق به جهاد، مقاومت، فداکاری و فداکاری بزرگ شد.
خدا رحمتش کند به همه اطرافیانش، مخصوصاً نسبت به پدر و مادرش محبت و از آنها اطاعت کرده و برای جلب رضایت آنها بسیار تلاش میکرد. به اقوام و همسایگانش محبت کرده و احترام میگذاشت، با پیر و جوان، شوخطبع و محبت فراوان در دلش بود. هر که نیازمند بود، با مال خود به او کمک میکرد و نیازهای آنها را برآورده کرده و میخندید، بچهها را نوازش میکرد و با آنها محبت میکرد.

ابومحمد به عنوان بزرگ و سنگ بنای خانه اش شناخته می شد، کسی که در خانه خود با صدای بلند سخن نمیگفت، آنچه را که برای برادرانش بهتر بود، همان را دوست داشت، عاشق خانواده، زن و فرزندانش بود که در حق آن ها کوتاهی نمی کرد. علیرغم مشغله هایش در راه بیتالمقدس و مقاومت آنها را همراهی میکرد.
در مسجد «حذیفه» رحمه الله بر سر سفره های قرآن کریم پرورش یافت و از همان دوران کودکی به اقامه نمازهای پنجگانه در مساجد و محافل ذکر و حافظ می رفت. مخصوصاً نماز سحر، تا اینکه در داخل مسجد گوشه ای از خود داشت و بیشتر وقت و شب خود را در داخل مسجد بین یک نمازگزار و یک قاری قرآن می گذراند.
او به آموزههای اسلام راستین و اخلاق والای آن استناد میکرد و از عشق جهاد در راه خداوند متعال – شهادت میطلبید تا اجر بزرگی را به دوش بکشد و با مجاهدان شهید آینده، جنبش مقاومت اسلامی «حماس» همراه باشد. 

شهید قسامی ما، برادرانش، در تمامی فعالیت های مورد درخواست جنبش مقاومت اسلامی حماس، از جمله راهپیمایی ها و اعیاد در حمایت از دین خدا و برافراشتن پرچم توحید و جهاد در راه خداوند متعال شرکت داشتند در راهپیمایی ها شعار جهاد و مقاومت سر دهند و شیر وار در هر میدانی قیام کنند.
سعید ابوفول در میان برادرانش به کسی معروف بود که وقتی کسی را میشناخت، لبخندی همیشگی بر لب داشت، چه او را دوست داشت و هم در شادیها و غمها شریک بود او رزمنده ای بود که تمام وقت و تلاش خود را صرف خدمت به مردم کرد. همه، و او مردی متواضع بود که به جوانان قبل از پیران احترام می گذاشت.
زمان آن فرا رسیده است که سرزمینی که آنها را حمل کرده است، آنها را در آغوش بگیرد و زمان آن است که اردوگاه ساحلی با فرمانده میدانی، ابومحمد وداع کند وقتی ساعت حرکت فرا میرسد، حتی یک لحظه نباید تأخیر یا پیشروی کرد.
او را از شهدای صالح و پاک می دانیم و از خداوند متعال خواستاریم که او را در زمره شهدا قرار دهد و به خانواده اش صبر و شکیبایی عطا کند خدا و به سوی او باز خواهیم گشت.