ماهیت علویان در كشور سوریه
فرقه مذهبی آنها در خلال قرن دهم در جبال انصاریه نزدك شهر لاذقیه شكل گرفت. اینجا هنوز هم منطقه اصلی آنهاست؛ اگر چه فرایند شهرنشینی به علاوه افزایش شمار علویان در درون شبكه های تصمیم گیری سیاسی و نظامی در حضور آنها در سایر مناطق و به ویژه در دمشق مؤثر بوده است.
گروه فرهنگ و ادیان هوران – هویت فرهنگی ملی علویان، ترك و عرب و یا كرد است. علویان از یك گروه هم نژاد نیستند؛ آنها شكاف های زبانی و ارزشی دارند. چهارگروه زبانی مختلف در میان آنها یافت می شود. تركی ،عربی ،زازا و كرمانجی كه دو تای آخری جزو ساختار زبانی فارسی و كردی هستند. هویت ،عمیقاً با زبان مادری هر گروه پیوند خورده است . این واقعیت ، فقدان كامل همكاری یا ارتباطات همه جانبه را در پی دارد.
درباره شمار جمعیت علویان اختلاف نظر هست. بسیاری از منابع علوی ادعا می كنند كه آنها بیش از چهل درصد جمعیت تركیه را تشكیل می دهند؛ در حالی كه بالاترین تخمین های علمی نسبت آنها را در حدود بیست درصد برآورد می كند. در اوایل دهه ۱۹۹۰ آنان جمعیت خود را بیست میلیون نفر اعلام كردند. سایر منابع گفتند كه بیش از پانزده میلیون نیستند. به هرحال این به وضوح نشان می دهد كه شمار تركان علوی نسبت به اواسط دهه ۱۹۸۰ زمانی كه بین سه تا هشت میلیون نفر تخمین زده می شدند رشد كرده است.
علویان كرد حدود ۲۵ درصد كردهای تركیه (۱/۵ تا دو میلیون نفر) را تشكیل می دهند. به علاوه تركیه حدود یك میلیون علوی عرب (نصیری ) دارد. بیشترین آنها نصیری هستند و پیوندهای خودشان را با علویان سوریه حفظ كرده اند. علویان تركیه آنچنان كه قبلاً ذكرشد، خود را به هیچ عنوان با علویه سوریه پیوند نمی زنند، اگر چه هر دو ، تا حدودی با پس زمینه های تاریخی مشترك كه از مسیحیت به گونه ای خاص از اسلام تغییر دین داده اند.
پیوند دارند و آن را حفظ كرده اند. نمونه های مهم سنت های مسیحی مانند عیدپاك ، شرب خمر یا عدم ساخت مسجد، از این جمله است. به نظر می رسد هویت آنها به نوعی عمیقاً به هم پیوند خورده است. ژئوپلیتیك محیط قبایلی آنان با پس زمینه های عربی، تركی یا كردی كه از آن سرچشمه گرفته اند، به عنوان عوامل متمایز كننده و جدا كننده عمل می كند.
این رفتارها در تركیب با استفاده از تقیه ـ یك اصطلاح اسلامی معادل پنهان كاری در رفتارهای مذهبی تحت اجبار یا ظلم قرار می گیرد. نصیری ها حدود دوازده تا پانزده درصد جمعیت سوریه را تشكیل می دهند. چنانكه ذكرشد ، فرقه مذهبی آنها در خلال قرن دهم در جبال انصاریه نزدك شهر لاذقیه شكل گرفت. اینجا هنوز هم منطقه اصلی آنهاست؛ اگر چه فرایند شهرنشینی به علاوه افزایش شمار علویان در درون شبكه های تصمیم گیری سیاسی و نظامی در حضور آنها در سایر مناطق و به ویژه در دمشق مؤثر بوده است.
حدود یك میلیون علوی عرب زبان نیز در تركیه هستند كه غالباً در داخل یا نزدیكی استان های یا الكساندریه [اسكندریه] زندگی می كنند. شایان ذكراست تركیه در یك توافقنامه در سال ۱۹۲۱ با فرانسه پذیرفت كه فرانسه سراسر سوریه را بر اساس قانون ملت تحت قیمومیت بگیرد. استان سنجك (Sanjak) در ازای امتیازات گسترده به جمعیت كثیر ترك آن تحت حاكمیت اداری قیم [فرانسه] قرارگرفت.
فرانسه در ۱۹۳۶ پیشنهاد اعطای استقلال به سوریه را مطرح كرد كه شامل سنجك نیز می شد. آنكارا واكنش منفی نشان داد و در ۱۹۳۹ استقلال مزبور رسماً مشروط به همكاری با تركیه شد. پرسشی هنوز محل مناقشه بود. اینكه در ۱۹۳۹كدام یك از دو گروه تركان یا اعراب اكثریتِ [در استان مزبور] هستند ؟ كل جمعیت ۲۲۰/۰۰۰ نفر بود. ۳۹ درصد عرب سنی ، ۸ درصد مسیحی و بقیه كرد،
قفقازی و یهودی بودند. اكثر رعایای فرودست ،علویان عرب زبانی بودند كه طبقه استثمارشده به دست مالكان سنی ترك معرفی می شدند و هنگامی كه سنجك به تركیه باز گردانده شد، بسیاری از آنها آنجا را ترك كردند به طوری كه پس از دو ماه حدود پنجاه هزار پناهنده وارد سوریه شدند . اینها غیر از حدود ده هزار علوی نصیری پناهنده بودند. نام علویان یا پیروتن علیبن ابیطالب(ع) همواره نام نصیریه را به ذهن متبادر میسازد.
در میان بزرگان شیعه و در زمین امام حسن عسكری(ع) و در قرن سوم هجری شخصی به نام محمدبن نصیر نمیری میزیست، وی تغییراتی در مذهب امامیه پدید آورد و مدعی بابیت آن حضرت شد و جماعتی را پیرو خود ساخت، یاران او درتاریخ به نصیریه معروف گشتند و از غلاه شیعه به شمار رفتند. محمدبن نصیر در كتب رجال شیعه محمدبن نصیر نمیری را شیخ طوسی در رجال خود از یاران امام محمد تقی و در كتاب غیبت وی را از یاران ابومحمد حسن عسكری شمرده است، و چون امام عسكری درگذشت دعوی بابیت و مقام محمدبن عثمان را كه از نواب اربعه و از اصحاب امام زمان بود،
كرد و ابوجعفر محمدبن عثمان را لعنت نمود و از وی تبری جست. علامه حلی در قسمت دوم از رجال خود گوید: كه محمدبن نصیر از بزرگان بصره بود و مردی دانشمند بشمار میرفت و در حدیث و روایت او را ضعیف شمرده است. كشی نیزدر جال خود همین مطلب را آورده است. نصیریه پندارند كه خدای تعالی بعضی اوقات در جسد علی حلول میكرد و گویند آن زمان كه حضرت علی در بسیار سنگین خیبر را از جای بركند به قدرت ربانی بود و زمانی كه خداوند در او حلول كرده بود، شهرستانی نیز در كتاب الملل و النحل، محمدبن نصیر را قائل به حلول خداوند در پیامبر و علی و دیگر اشخاص دانسته است، ابن حزم اندلسی در كتاب الفصل خود مینویسد در زمان ما شیعیان نصیری در اردن و شام و شهر طبریه فراوانند.
وجه تسمیه نصیریه از نظر علویان: علویان در وجه تسمیه خود به نصیریه گویند: به هنگام فتح حمص و بعلبك به دست لشكریان ایلام ابوعبیده جراح برای پیشرفت لشكر خود درخواست كمك كرد و خالدبن ولید از عراق و عمرو پس عاص از مصر و جماعتی از شیعیان علی كه در بیعت غدیرخم حضور داشتند و بیش از چهارصد و پنجاه تن میشدند بیاری ابوعبیده شتافتند، و موجب پیشرفت كار او شدند و سپس در نواحی كوهستانی شام مسكن گزیدند. این نیروی كمكی كوچك را «نصیره» تصغیر «نصره» به معنی پیروزی خواندند و از آن پس این نام بر علویان جبال لبنان و سوریه اطلاق گردید.
اعتقادات قدیم علویان یا نصیریه: نصیریه كه ایشان را انصاریه و علویه نیز گویند منسوب به محمدبن نصیر هستند و در كوهستانی به نام جبال نصیریه در شمال غربی سوریه جای گرفتند. اصول كلام مذهب نصیریه بدست حسین بن حمدان خصیبی (درگذشته به سال ۳۵۸ هجری) نهاده شد، وی به عراق رفت و نزد عبدالله بن محمد جنبلانی كه از دعاه علویان بود، معارف دین را فراگرفت و خلیفه و جانشین او گشت و از بغداد به حلب آمد و در آنجا بمرد، قبر وی در شمال حلب واقع و مزار علویان است و بنام مقام شیخ بقرق معروف است.
از كتب وی هدایهالكبری، الاخوان والمائده میباشد عقاید اوتحت تعالیم اسماعیلیه قرار گرفت. تعالیم وی عبارت بود از التقاط عناصر شیعه و مسیحیت و معتقدات مردم پیش از اسلام. به عقیده ایشان خدا ذات یگانه است مركب از سه اصل لایتجزی به نامهای «معنی» و «اسم» و «باب» این تثلیث به نوبت در وجود انبیا مجسم و متجلی گشته، آخرین تجسم با ظهور اسلام مصادف شد و آن ذات یگانه در تثلیث لایتجزایی و در وجود علی و محمد و سلمان فارسی تجسم یافت بدین سبب تثلیث مزبور را با حرف «عمس» معرفی میكردند كه اشاره به سه حرف اول نامهای علی و محمد و سلمان فارسی است. نصیریه معتقد به تناسخند وبه دو دسته جسمانی و روحانی تقسیم میشوند یكی عامه و دیگری خاصه، برای خود كتب مقدسی داند و مضمون آنها را تاویل میكنند ولی برای عامه مكشوف نمیسازند،
مراسم مذهبی را روحانیان ایشان بر بلندیها در بقاعی كه قبه نامیده میشوند برگزار میكنند: قبهها معمولاُ بر مقابر اولیاء قرار دارند. نصیریه در بزرگداشت عیسی افراط میكنند و حواریون و عدهای از شهدای مسیحیت را احترام مینهند و به تعمید و اعیاد مسیح نیز توجه دارند.
بعضی از دانشمندان، فرق علی اللهی و نصیریه را یكی دانستهاند و این نظر صحیح نیست زیرا تنها چیزی كه اهل حق، علی اللهیان، و نصیریه را متحد میسازد همان قول به الوهیت علی است كه وجه مشترك همه غلاه شیعه است ولی در دیگر عقاید و تشریفات مذهبی بهیچ وجه با یكدیگر یكسان نیستند. در یك رساله خطی آمده است كه نصیریه معقدند علی محمد را و محمد سلمان را و سلمان مقداد را خلق كرد.
اصول عقاید علویان امروز: آنچه گفته شد مربوط به نصیریه است كه برخی علویان را از ایشان دانستهاند اما علویان فعلی اینگونه نظرات را درباره خویشتن درست نمیدانند و اعتقاد دارند كه این قبیل اتهامات ساخته و پرداخته دشمنان ایشان است. اینان مؤسس مذهب خود را چون شیعیان اثنی عشری حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میدانند و محمدبن نصیر را باب امام یازدهم میپندارند به این ترتیب كه میگویند پیغمبر فرمود: «انا مدینهالعلم و علی بابها» منم شهر دانش علیان در است وابواب ولایت علی را به شرح زیر برمیشمارند: سلمان فارسی باب علی، قیسبن ورقه باب حسن مجتبی، رشید هجری باب حسین، عبدالله غالب باب زینالعابدین، یحیی بن معمر باب محمدباقر، جابربن یزید جعفی باب جعفر صادق، محمدبن ابیزینب كاهلی باب موسیبن جعفر، مفضلبن عمرو باب علیالرضا، محمدبن مفصل باب محمدتقی، عمربن فرات باب علیالهادی، و ابو شعیب محمدبن نصیر نمیری باب حسن عسكری. ایشان را عقیده اینست كه ایمان كامل را مسلمانانی دارند كه پیش از فداكاری حضرت امیرالمؤمنین و خوابیدن در بستر رسول خدا، بجای او، برای حفظ جان محمدایمان آورده باشند وبرای اثبات نظر خود به آیات چندی استناد میجویند از جمله : « انالذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیلالله و الذین اوو ونصروا اولئك بعضهم اولیاء بعض والذین لم یهاجروا مالكم من ولایتهم من شی»
اینان عنوان امام را ویژه ائمه دوازده گانه شیعه و ایشان را معصوم و دانا به علوم اولین و آخرین میدانند.
علم باطن: علویان در باب علم باطن میگویند در قرآن دو گونه آیه وجود دارد محكم و متشابه ، تشابه نیز یا از نظر لفظ است و یا به لحاظ معنی، علم باطن عبارت است از تفسیر متشابهات معنوی قرآن آنهم از طرف یكی از ائمه اثنی عشر به عبارت روشنتر تفاسیر آیات كلامالله مجید و حتی احادیث نبوی بایستی از طریق عترت باشد نه سنت. علویان در دوره عثمانیها به هنگام تسلط عثمانیها بر سوریه با تمامی مردم آن و از جمله علویان بر طبق فقه ابوحنفیه رفتار میشد. در همین دوره علویان مورد تعقیب و ضرب و شكنجههای ننگین قرار گرفتند و به امر سلطان سلیم عثمان ی در یك روز شصت هزار تن را به گونهای فجیع به قتل رساندند. با اینكه علویان در كوهستانها و قلاعخود پنهان میگشتند معهذا آنانكه از ایشان بدست عثمانیها میافتادند چنان بلائی بر سرشان میآوردند كه مسلمان نشوند كافر نبیند.
باری با تسلط فرانسویان بر سوریه و بیرون راندن عثمانیها به سال ۱۹۲۰ كوهستانهای «نصیره» را «سرزمینهای مستقل علویان» نامیدند، و در سال ۱۹۲۲ قاضی القضاتی از خودشان برای ایشان برگزیدند و قاضیان بر طبق موازین مذهب جعفری به داوری میپرداختند و علویان پس از حدود چهارصد سال توانستند نسیم آزادی را استشمام كنند. از این تاریخ است كه نصیریه به نام جدید خود علویه خوانده شدند.
از سال ۱۹۴۶ به بعد جمعی از علاقهمندان به علوم دینی به نجف اشرف رفتند كه برخی از ایشان به عللی تحصیلات خود را ناتمام گذارده بازگشتند و جمعی به تحصیلات خود در این شهر مقدس ادامه دادند. از همین تاریخ و بر اثر توجه مراجع تقلید نجف و قم چون آیتالله آقای حاجی آقا حسین بروجردی و آیتالله آقا سید محسن حكیم جمعیتهای خیریه اسلامی در مناطق علویان تأسیس شد و مساجدی برای اقامت نماز برپا گردید.
جمعیت و محل سكونت علویان:
علویان در شمال سوریه و در شهرهای ساحلی و بیشتر در لاذقیه و بانیاس و طرطوس و حمص و حما و كوههای نصیره مسكن دارند و جمعیت ایشان در این مناطق در حدود یك میلیون نفر است و بسیاری نیز در لبنان به ویژه در طرابلس و جبیلاند،
خود آنان بر آنند كه بالغ بر دو میلیون تن در كشور تركیه به خصوص در ادنا واسكندرون و انطاكیه، مرسین، طرسوس . كلیكیه وجود دارند. توده مردم را بیشتر دهقانان و چوپانان تشكیل میدهند كه از نظر اقتصادی با چند نیمه فئودال و مالك ارتباط پیدا میكند. عدهای از جوانان این طبقه كه تحصیلات عالیه دارند در دستگاه دولت مشاغلی گرفته و مناصبی پیدا كردهاند.
در سال ۱۹۳۷ یكی از علویان بنام سلیمان مرشد كه از طرف دولت فرانسه حمایت میشد از میان ایشان برخاست و مانند صوفیان حلول دعوی الوهیت كرد و گروهی از دهقانان و كشاورزان علوی را بدور خود گرد آورد و فتنهای برپا كرد و بر دولت بشورید. خود وی نخست یكی از ده نماینده علوی در مجلس سوریه بود چون تمایلات فرانسوی داشت، دولت فرانسه از وی پشتیبانی میكرد،
بعد از خروج فرانسویان از سوریه و به دوران ریاست جمهوری شكری قوتلی دولت سوریه سلیمان مرشد را بگرفت و محاكمه و محكوم به خیانت كرد و به سال ۱۹۴۶ او را در میدان مرجه دمشق به دار آویخت.
مسجد علویان: گفتیم كه علویان فعلی اعتقادات مذهبی خود را تابع امام جعفر صادق میدانند و برای خود هیچگونه اختلافی با شیعه اثنی عشری قائل نیستند، جمع بین صلاتین میكنند و در كلیه فرائض از آئین جعفری پیروی مینمایند.
آنان مسئله انتسابشان را به غلاه به كلی منكرند و بر طبق موازین شیعه از مراجع بزرگ جهان تشیع تقلید میكنند، خمس و زكات میدهند حج میگذارند و تولا و تبرا دارند. و در روزه از فجر صادق تا مغرب شرعی از مفطرات امساك میكنند و تشنه استفاده از معارف شیعه هستند،
از این رو با كمك مردم خیراندیش مساجد بزرگ و باشكوهی در مناطق خود بپا داشتند كه از جمله مساجد زیر را میتوان نام برد: مسجد حضرت امیرالمؤمنین علی در طرطوس، مسجد حضرت امام حسین و مسجد حضرت زهرا دربانیاس، مسجد حضرت رضا در جبله، مسجد حضرت امام جعفر صادق در حمص و مسجد حضرت زهرا علیها سلام در همین شهر. شبانه روز از گلدستههای این مسجد در سه نوبت بانگ اذان سر میدهند و صدای اشهد ان علیا ولیالله طنین میافكند. باری سابقه مذهبی ایشان هرچه میخواهد باشد ولی اكنون عقاید ایشان مطابق با اعتقادات شیعه جعفری است.