عمامه های مهربانی در داستان سیل عجیب و بی سابقه استان گلستان
نویسنده: غلامعلی نسائی
سیل به نوعی یک امتحان و ابتلائی بود که محبت و صفا و همدلی را نشان داد. دل همه مردم را به مناطق سیلزده گره زد، وحدت شیعه و سنی را چندین برابر افزایش داد. تحمل مردم اهل سنت را به همه نشان داد. ما همیشه میگفتیم اهلسنت عزیز برادر و جان ما هستند.
گروه اجتماعی هوران – روایتی از حجت الاسلام ولیالله ولینژاد – جنگ که تمام شد، ما همچنان برنامههای بسیج، قرآنی و فرهنگی را ادامه دادیم. یک طلبه روحانی در قم، اما بخشی از زندگیام را وقف روستا کردم. تا اینکه در سال ۱۳۷۴ به اصرار برخی از دوستان سازمان تبلیغاتاسلامی قم جذب سازمان تبلیغات شدم. سازمان تبلیغات در قم، شعبهای داشت به عنوان جذب مدیران، خواهش و درخواست که لازم است ورود پیدا کنید.
گفتم: میخواهم درس حوزوی را دنبال کنم. چندان رغبتی هم به مدیریت سازمانی ندارم. اصرار از رفقا و انکار از من، آخر گفتند: «حالا شما بیا یک پروندهائی تشکیل بدهید.»، ما را بردند به سازمان تبلیغات، پرونده تشکیل شد.
پافشاری کردند که الان به شدت نیاز به نیرو داریم، باید تمکین کنید. لاجرم قبول کردم. برگه ماموریت سازمان تبلیغات اسلامی سمنان را گرفتم وراهی شدم.
در آن مقطع آقا شیخ عبدالله مازندرانی، روستای محمد آباد گرگان «داماد آیتالله سید حبیبالله طاهری گرگانی»، رئیس وقت سازمان تبلیغات بودند.
سلام و چاق سلامتی و احوال پرسی، گفتیم؛ آقاشیخ ما را آوردهاند که خدمت شما باشیم.
حکم ماموریت بنده، معاون شیخ عبدالله بود. مدتی گذشت و در یک تغییر و تحول، آقاشیخ عبداله منتقل شدند به دانشگاه و شدم مسئول سازمات تبلیغات اسلامی استان سمنان و ماندگار شدم.
هر مرحله از زندگیام، مسئوالیتهای سنگینتری بر شانهام گذاشته میشد. بعد از چند سالی مسئولیت در سازمان تبلیغات سمنان، به سازمان تبلیغات گنبد منتقل شدم، چند سالی خدمت مردم خوب گنبد بودم، به زاهدان منتقل شدم. از مسئولیت شهرستانی، مسئولیت استانی را عهداهدار شدم. چند سالی گذشت، به خراسان شمالی منتقل شدم. چند سالی هم مهمان مردم خوب خراسانی بودم. بصورت دورهائی مهمان مردم خوب نقاط مختلف کشور بودم، مهربان بودند و مهمان نوازی داشتند. تو این سالها هیچ گونه تلخی از مردم مناطق مختفلی که حضور داشتم، جز صمیمیت ندیدم. هر چه بود، محبت و صداقت بود.
از مسئولیتهای متخلف شهرستانی استانی، در سال … رسیدم به مسئولیت سازمان تبلیغات اسلامی استانگلستان، چند سالی است که ماندگار شدم. تجربیات بسیار زیادی در سالهای که گذشت به دست آوردم. شناخت محیطی، قومی و قبیلهائی خرده فرهنگها، آسیبها و نقطههای ضعف و قوت را در طی سالهای که در گلستان حضور دارم تجربه کردم.
گذشت تا رسیدیم به روزهای پایانی اسفند سال ۹۷ خوردیم به سیل عجیب و بی سابقه استان گلستان و داستان ما از ایجا آغاز میشود.
بارندگی شبانه روزی آخر اسفند ۹۷ در امتداد عید ۹۸ باعث شد خیلی از اسباباثاثیه، زندگی و مزارع مردم گنبد تا گمیشان را صدمه زد. خانه و زندگی مردم نجیبترکمن را متلاشی کرد و رفت. تلخیهای زیادی هم گذاشت، ولی از درون این تلخکامیها، شیرینیهای هم بیرون آمد. آوردههای سیل بینهایت بود. خداوند متعال به نوعی بشر را مورد آزمایش و ابتلا قرار میدهد.
از درونمایه آنهمه مصیبت یک محبت ورزی شیرین رخ میدهد.
حضرت ابراهیم در آتش امتحان شد و به مرحله امامت رسید. سیدالشهداء وقتی مورد ابتلای دشت کربلا واقع شد، جهان را در نوردید و پس از هزار و اندی سال از آن اتفاق تاریخی کربلا، جهان تازه به آن واقعه عظیم دست پیدا کرده است و کشتی نجات بشریت را شناختند.
امتحانات الهی، خود آوردههای دارد که در دراز مدت، خودش را نشان میدهد، هشت سال دفاع مقدس بود که ملت قدرتمند را شکل داد. حاج قاسم سلیمانی را به جهان نشان داد.
سیل به نوعی یک امتحان و ابتلائی بود که محبت و صفا و همدلی را نشان داد. دل همه مردم را به مناطق سیلزده گره زد، وحدت شیعه و سنی را چندین برابر افزایش داد. تحمل مردم اهل سنت را به همه نشان داد. ما همیشه میگفتیم اهلسنت عزیز برادر و جان ما هستند، در سیل ثابت شد که ما هر چه گفتیم، همه درست بود. مردم و علمای اهل سنت صدها بار گفتند از شیعه سپاسگذاریم که به کمک ما آمدند. شعیه هم منتی بر اهل سنت ندارد، بلکه وظیفه خود میداند که در خدمت اهل سنت عزیز باشد،
ما همه از یک پیامبر واحد هستیم. روزهای پایانی سال ۹۷ برنامههای سازمان تبلیغات را بر روی اعتکاف بسته شد، تمام وقت و شبانه روز سازمان تبلیغات گلستان بودم. روز ۲۷ اسفند، حدود ساعت ده یازده شب بچههای سازمان از کلاله و گنبد و گالیکش زنگ زدند، این جا باران خیلی شدید شده و خیابان و شهر آب گرفته است. مسافرین تو جاده ماندهاند، با اعتکاف چه کنیم.
گفتم: اعتکاف را تعطیل کنید. همهی مساجد را در اختیار مردم قرار بدهید. کلیه مردمی که درگیر سیل شدند یا مسافرهای تو راه مانده، همه را بیاورید توی مساجد جا بدهید.
تعطیلات شرو.ع شده بود و مردم راه افتاده بودند، سفرهای زیارتی و سیاحتی از تمام شهرها، چه مسافرینی که به سمت مشهد مقدس میرفتند، تحویل سال حرم باشند، چه خراسانیهای که سمت شمال میآمدند همه توی مسیر گیر افتادند.
۲۸ اسفند آب گنبد را هم فرا گرفت.
غروب بود، حجت الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغاتاسلامی کشور زنگ زدند/
آقا، چه خبره گلستان؟
گفتم: اینجا بارندگی شدیدی رخ داده، همینطور هم مدام بیشتر میشود، لازم شد اعتکاف مناطق سیل زده را تعطیل کردیم. الان هم درگیر سیل هستیم، هم درگیر اعتکاف، حاج آقای قمی توصیه کردند: «یک سری اقدامات خیلی جدی باید انجام بشود. تا من خودم را برسانم گلستان شما دست به کار شوید.»، توصیههای کردند، ما بلافاصله انجام دادیم. شخصا خودم اعتکاف را رها کردم و سپردم به دوستانی که در شهرهای دور از دسترس سیل هستند تا سازماندهی کنند. تمام توان استان را گذاشتم روی سیل، ابتدا رفتیم سراغ دوستان استانداری. گفتیم؛ چه کمکی از ما ساخته است؟
گفتند: منتظر بمانید به شما خبر میدهیم.
یک روز بعد، بار دیگر آقای قمی زنگ زدند که چه خبره آنجا و چه میکنید؟
گفتم: درگیریم.، داریم تلاش میکنیم، کارها به سختی پیش میرود و عمق فاجعه بسیار بالاست.
گفت: انشالله تا فردا عازم گلستان هستم. جای خوشحالی بود که مدیر ملی وارد استان میشود، خط سکوت رسانهائی را میشکند، لاجرم همه مجبورند نگاهی عمیق به حادثه سیل گلستان داشته باشند. آقاسید محمد دهنوی، دستیار اجرائی آقای قمی چند روز پیشتر آمده بودند، مقدماتی را در گنبد با هماهنگی آقاسید محمد حسینی دبیر ستاد جبهه فرهنگی استان، با امام جمعه محترم گنبد و رفقا انجام داده بودند.
اول فرودین ۱۳۹۸حجتالسلام قمی، رئیس سازمان تبلیغات کشور وارد گرگان شدند. اولین شخصیت ملی کشور وارد شدند و خدمت ایشان رسیدیم، با حضور آقای قمی و آقای دهنوی جلسهائی فوری برگزار شد. بحث و بررسی، ستاد فرهنگی بحران سیل را در سازمان تبلیغات اسلامی استان گلستان شکل دادیم، تمهید مقدمات شد. بعد جلسه رفتیم گمیشان، آق قلا و گنبد، بازدید میدانی و برگشتیم گرگان، وضعیت بطور نسبی دست ما آمده بود. تو جلسات شورای اداری استان، حضور آقای قمی کمککرد به خدمات رسانی مناطق سیل زده، گنبد و حواشی آن، مردم بشدت آسیب دیده بودند. مخصوصا در حوالی گنبد مردم آواره شده بودند.
لازم بود مردم کشور بدانند چه اتفاقی در گنبد افتاده است. خط سکوت رسانهائی با حضور آقای قمی به عنوان نماینده دفتر مقام معظم رهبری شکسته شد. ذهنها فعال شد، همه بطور جدی وارد مهرکه شدند و خبرش تو رسانه ها برجسته شد. بعد صدا و سیما وارد شد. حضور یک شخصیت ملی در جمع سیل زدگان مایه دلگرمی بود. سفر دوم آقای قمی در منطقه باعث شد کارها سریع و بهتر از قبل انجام بشود. با حضور آقای قمی، «ستاد فرهنگی بحران» در گلستان به شکل یک کارگروه ماندگار شد.
وزارت کشور مصوب کرد، ابلاغ زدند. بعد از سفر آقای قمی در استانداری گلستان با وزیر کشور آقای رحمانی فضلی دیداری داشتم. صحبت کردیم و به وزیر این نکته را توضیح دادم؛ «طلبهها می توانند نقش فعالی در بحرانها داشته باشند. از طریق کاهش آلام، تسکین دردهای روح و جان مردم، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، هدایت کمکهای مردمی، توزیع غذا و ساماندهی آشپزخانهها و پخت غذا و خدمات شایستهائی از طریق روحانیون و طلبهها انجام بشود. خودشان یک یگان پیاده رزمی در حوادث هستند.
آقای رحمانی فضلی خوشحال شدند، توصیه کرد که این ستاد ملی شود و توسعه دهید، با علمای اهل سنت نشستی گذاشتند، موضوع ستاد را مطرح کردند در وزارت کشور پیگیری جدی داشتند و ستاد ماندگار شد. مجموعه دستگاههای فرهنگی و نهادهای حوزوی ذیل وارد شدند، رفقای جبهه فرهنگی، عاشورائیان با تمام توان خود وارد شده بودند، مناطق سیل زده صحنههای دیدنی و تماشائی شده بود، روحانیون با لباسهای گلالود و خیس آب شبانه روز پای کار بودند.
صحنههای که در هیچ گجای دنیا از اینهمه همدلی و خدمات رسانی به هم نوعان خود، بصورت مردمی دیده نخواهد شد. هزاران طلبه و روحانی از استانهای دور دست مثل آذربائیجان و بوشهر و تهران و خراسان و دیگر استانها آمده بودند.
در آن مقطع هنوز سیل لرستان و خوزستان رخ نداده بود، حوزههای علمیه قم و مشهد اعلام کردند، هر تعداد نفر طلبه بخواهید، ما آمادگی اعزام داریم.
از اقصی نقاط کشور طلبه و روحانی آمدند تو منطقه سیل زده، سازماندهی و تجهیز شدند، بیل به دست، کیسه بهدوش با عمامه کار یدی و بازوئی کردند.
لجن کشی کردند.
آب را از کوچه و خیابان، از خانههای مردم نجیب ترکمنصحرا خالی کردند.
به خانوادههای گرفتار در آب کمک کردند.
اسباب اثاثیه منزلشان را جابجا کردند. در توزیع غذا، مایحتاج مردم شبانه روزی کار کردند.
کم کردن آسیبهای روحی و آلام مردم مصیبت دیده استان، چه در شهر آق قلا، گنبد و گمیشان و بندرترکمن و در کمپهای اسکان برای بچهها و بزرگترها از طریق گروهایجهادی و علما و طلبه و روحانی و بچههای حزبالهی در تاریخ ماندگار شد.
الگوگیری از مدل ستاد فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی گلستان با همین ساختار در خوزستان و لرستان به کمک مردم رفتند. ستاد فرهنگی سیل گلستان با سفر آقای قمی بصورت تشکیلاتی، سازماندهی شده وارد عملیات شد. دبیرخانه مرکزی در مرکز استان گلستان، گرگان با مسئولیت خودم فعال شد. در کنارم معاون فرهنگی سازمان نیز حضور داشت. در سه شهرستان ستاد صف تشکیل شد؛ در گنبد، آققلا و بندرترکمن، گنبد خط مقدم سیل بود. در گمیشان دفتر نداشتیم از طریق بندرترکمن خدمات رسانی میشد. آزادشهر معین گنبد بود. گرگان معین آققلا و کردکوی معین بندرترکمن شدند.
سایر دستگاههای ادرای و نهادی در آماده باش کامل مشغول خدمات رسانی در روستاهای که دچار رانش زمین شده و آسیب دیده بودند. مثل آزادشهر و مینودشت در تمام نقاط سیل زده هئیات مدهبی، کانونهای فرهنگی قرآنی و کلیه تشکلهای دینی، بیش از ۱۵۰۰ مجموعه حضور داشتند. نهادهای حوزوی و فرهنگی همه در این ستاد عضو بودند. جلسات راهبردی با حضور شخصیتهای موثر روزانه برگزار و بازدید شخصیتها هم از طریق ستاد انجام میشد.
آیتالله اعرافی مدیر حوزه علمیه کشور – آیتالله ربانی رئیس مرکز خدمات حوزههای علمیه، بهجتپور از حوزه علمیه خواهران و شخصیتهای دیگر ملی حوزوی و نهادی، حضور این شخصیتها در جلسات استانی و کشوری در بین مردم بسیار کارگشا و موثر بودند.
گنبد خط مقدم سیل بود، یک ستاد جدی تری آنجا بود، سیل که از گنبد کشید سمت آق قلا، ستاد را هم به آق قلا منتقل شد، که خیلی هم فعال بود. خودما هم در بین سه شهر چرخشی فعال بودیم. گنبد و گمیشان و آق قلا را هر روز میرفتیم. علمای استان و روحانیون مستقر در منطقه سیل زده را، کانون هجرت، ائمه جماعات را ساماندهی کرده و بصورت نوبتی میفرستادیم بین.
چندین کار انجام میدادند، یک کار یدی بازوئی بیل میزدند. کار فرهنگی ارتباطگیری با مردم آققلا برای کاهش آلام و آسیب، گوش سپردن به دردلهای مردم تا سطح تحملشان را بالا ببرند. اگر فردی گلایهمندی دارد و ناراحت و عصبانی است. توصیه به خویشتنداری کردن، حل و فصل کردن، کاهش آلام و افزایش امید و صبر بود. کار خدماتی توزیع غذا و اقلام روزمره زندگی، مثل آب و نان و حضور در کمپهای اسکان، خانوادهها مستقر بودند.
فعالیتهای امدادی و خدمات فرهنگی، سرگرمی کودکان برای امید بخشی و نشاط در کمپها تا تبدیل به بحران نشود، مخصوصا جلوگیری از جمعیتهای مزاحم، جمعآوری کمکهای مردمی و جهتدهی. صدها پخت غذای مساجد توسط هیئت ها، حضور طلبه ها با لباس روحانیت در بین مردم، لباس بسیجی میپوشیدند، عمامه بر سر میگذاشتند. به نوعی نفس دوران تکرار شده بود، تداعی جریان جبهه دفاع مقدس بود. حضور طلبهها تا نیمتنه توی آب برای مردم سیل زده امید بخش بود. ببینید ما همه آمدهائیم در کنار شما هستیم.
یک روز رفته بودیم توی کلآباد و تازه آباد بازدید میدانی داشتیم. آب خیلی بالا آمده بود و با قایق توی گشت و بازرسیها بودیم که دیدم، یک سگ از ترس آب رفته بالای پشت بام، دو شبانه روز گرسنه و تشنه مانده بود. یک طلبه را دیدم، ملبس به لباس روحانیت نان را گرفت از روی دیوار رفت بالا و رفت تا پشت بام، نان را به سگ داد. سگ آنقدر گرسنه بود که با ولع میخورد، یک آب معدنی هم برده بود با خودش، توی ظرفی ریخت که سگ بخورد.
نگاه طلبهها در حادثه سیل به همه چیز بود. از حیواناتی که گرفتار تا مرغ و جوجههای روی دیوارها مانده غفلت نمیکردند. برخی مردم خانههای خود را ترک کرده بودند.
مرغ و جوجهها رفته بودند روی پشت بام، خانهها تا نیم تنه توی آب، حیوانات گرسنه بودند.
طلبهها برای حیوانات غذا و برای پرندگان دان تهیه میکردند. شبانه روز در خدمترسانی بودند. کسانی که در طبقات بالائی خانهها گرفتار شده بودند،
تو سبدهایشان غذا میگذاشتند، خانوادهها بالا میکشیدند از آب معدنی تا نان و غذای گرم میرساندند.
ستاد فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی گلستان نشان داد تنها هلااحمر و بهزیستی، کمیتهامداد و دستگاههای خدماترسان نیستند که در بحران به کمک مردم آمدهاند.
دستگاههای خدماتی وطیفه امدادرسانی دارند، سازمان تبلیغاتاسلامی تنها دستگاه فرهنگی است، ولی نشان دادیم ما روحانیون میتوانیم امداد رسان خوبی در کنار دستگاههای خدماتی باشیم. آنچه طلبهها در سیل گلستان نشان دادند، نفس دوران دفاع مقدسی که زمینهساز یک حرکت بزرگ جهادی مردمی حوزوی است.
درس دیگری که این نهاد انقلابی ایفا کرد، نشان داد طلبهها هرجائی که باشند میتوانند نقش امداد اجتماعی داشته باشند. یک روحانی اگر در روستائی امام جماعت است، واعظ منبر و پیشنماز ماه مبارک رمضان و محرم است، میتواند نقش اجتماعی امداد رسان هم داشته باشد.
اگر پسر دختری مجرد هستند، برای ازدواج و جهیزیه تلاش کنند. برای خانوادههای محروم آسیبدیده و بیمار نقش کمککننده داشته باشند.
پیشگیری از وقوع طلاق و اعتیاد. اگر خانه مستمندی در حال خراب شدن است، توان تعمیرات ندارد باید دوندگی و رایزنی کند به کمیته امداد و بنیاد مسکن، معین روستا بشود برای امداد محلی و نقش جهادی خود را ایفا کند.
سیل گلستان دانشکده جهادی برای طلبهها و مردم بود. طلبهها هم که نبودند. مردم خدمات رسانی میکردند، بحران میگذشت، حضور طلبهها خدماترسانی را شیرینتر کرد.
به نظام انقلابی آبرو بخشید. گاهی وقتها برای پیدا کردن روشنائی باید به عمیقترین نقاط تاریکی بروید. از دورن آن سختیها و بلایا نور امید به دل مردم تابید، مردم از قومی که باشند، نظام انقلابی آدمهای جانفشانی دارد که هیچ کسی در جهان اسلام تنها نخواهد ماند.
آنچه که حضرت آقا در عنصر اراده ملی عنوان کردند، در بیانیه گام دوم در دانشکده سیل گلستان مطرح شد. در تمام دنیا و در سراسر ایران همه مردم به وضوع دیدند که طلبه و روحانی فقط مختص حوزه و موعظه نیست، طلبه وسط میدان است. طلبهها، طلبه اجتماعی هستند.
نقش دیگری پس از فرو نشستن آب در منطقه از طریق طلبهها رخ داد، ادبیات طلبگی شد از زبان مردم که مسئولین جدیتر به مشکلات مردم رسیدگی کنند. طلبهها در کنار کار بازوئی و کمکرسانی میدانی کار فرهنگی خدماتی داشتند. مشکلات و آسیبها را جمعآوری میکردند و به مسئولینی که وارد منطقه میشدند. همه را گزارش میکردند.
میلیاردها تومان نقدینگی، کمکهای غیر نقدی توسط طلبهها جمع آوری و توزیع شد.
ما در آققلا انباری تدارک دیدیم و با همهی دستگاهها همدلی کردیم، در این انبار تجمیع و توزیع میشد. امامجمعه بندرترکمن انبار بزرگی را تدارک دیدند، برای کسانی که در بندرترکمن و گمیشان آسیب دیده بودند، خدمات رسانی میکردند. در گنبد با حمایت و کمک سازمان تبلیغات و امام جمعه خدمات رسانی داشتند.
تمام ائمه جمعه و علمای منطقه آمدند میدان در کنار طلبهها ایستادند.گ
اتفاق مهمتری که سازمان تبلیغات مبکتر آن بود، شیرین هم جلوگری کرد. ما با دفاتر مراجع تقلید ارتباط برقرار کردیم، اجازه بدهند تا یک سوم از وجوهات سهم امام صرف سیل زدگان بشود. موافقت را گرفتیم و عملیاتی کردیم. با نصب بنر و خبرهای تبلیغاتی در شهر و فضای مجازی، نمادسازی، خود یک تقریب، یک وحدت بود، مردم بیشتری برای دادن سهم امام ورود پیدا کردند، همدلی بیشتری به وجود آمد، یک عالم شیعه سهم امام متعلق به خودش را اجازه میدهد، صرف گرهگشائی از مشکلات مردم اهل سنت بشود،
برای کاهش آلام و آسیب آنها به کارگیری شود. این نمادها، شیرینیهای سیل گلستان بود. در تاریخ خواهند ماند که یک شهر اهل سنت نشین وقتی آسیب میبیند. برادران شیعه، از علما و روحانیون و طلبهها و تشکلاهای دینی و مردم، همه به کمک آمدند. به نوعی یک قیام تاریخی وحدت گونه بود. آنچه که در تاریخ چهل ساله انقلاب شعار دادیم. گام دوم انقلاب، در میدان عمل نشان دادیم که ما همه از یک دین واحد هستیم.
چه در ترکمن صحرا و یمن و سوریه و فلسطین و عراق و در هرگجای دنیا، اهل سنت و شیعه، همگی در کنار هم هستیم. جمهوری اسلامی همهی مسلمانان دنیا را یک امت واحد میبیند، در سیل گلستان بخوبی نشان دادیم که ما یک امت واحد مسلمان هستیم. و تحت فرمان رهبر معظم انقلاب امام خامنهای در هرگجا که نیاز باشد حاضر و نقش آفرین خواهیم بود.